فرکانس احساس بی ارزشی یا بی لیاقتی (unworthiness feelings) در هر زمانی میتواند برای شما بوجود آید. در این زمان اعتماد به نفس خود را از دست میدهید. فکر میکنید نمیتوانید هیچ کاری را به درستی انجام دهید. مدام خود را سرزنش میکنید. در کنار احساس بیارزش بودن، احساس گناه (guilt feeling) هم دارید. اما آیا میدانید دلیل بروز این احساس چیست؟ فرکانس احساس بی ارزش بودن روی زندگی چه تاثیری دارد؟ چطور میتوان این احساس را برای همیشه درمان کرد؟
فرکانس احساس بی ارزش بودن یعنی چی؟
هر کسی یک گنجایشی برای پذیرش اشتباهات و شکستهای خود دارد. اگر میزان گنجایش شما برای پذیرش شکستها و ناکامیها محدود باشد، خیلی زود سرخورده شده و احساس بیارزش بودن میکنید. در این صورت مدام در درون خود را سرزنش میکنید. زیرا خود را مقصر اصلی شکست میدانید.
در این زمان از خودتان متنفر میشوید و آرزو میکنید ای کاش شخص دیگری بودید. شاید کار اشتباهی کرده و یا حرفهای غیرمنطقی گفته باشید، اما به جای تامل و فکر کردن، مدام خود را سرزنش میکنید. تصور میکنید قادر نیستید هیچ کاری را به درستی انجام دهید.
احساس بدی نسبت به خودتان دارید. این تفکر شما را نسبت به خودتان بدبین میکند. اعتماد به نفستان را از دست میدهد. به فردی منزوی و گوشهگیر تبدیل میشود. شما حتی به اصول اولیه برای مراقبت از خود هم بیتوجه میشوید. مثلا اشتهای خود را از دست میدهید. بیخواب میشوید.
فرکانس احساس بی ارزش بودن به دنبال احساس گناه میآید. زیرا شما خود را مقصر و گناهکار اصلی شکست و ناکامی میدانید. پس مستحق هر گونه سرزنش و تنبیه هستید. از آنجا که خود را فردی بیدست و پا تصور میکنید، پس وارد هیچ کاری نمیشوید. زیرا مدام به نتیجهی آن فکر میکنید که به شکست منتهی میشود.
چرا احساس بیارزش بودن میکنیم؟
احساسات همیشه از یک عامل درونی و گاه بیرونی نشأت میگیرد. حس بیارزش بودن و احساس گناه کردن هم میتواند در نتیجهی یک عامل درونی و یا بیرونی باشد. مهمترین دلایل بروز این احساس منفی عبارت است:
شکستهای پیاپی عامل ایجاد فرکانس احساس بی ارزشی
طبیعتاً با یک بار شکست کسی احساس حقارت و بیارزش بودن نمیکند. اما اگر شکست و ناکامی مدام تکرار شود، در آن زمان این احساس بوجود میآید. در این مواقع فرد امید خود را از دست میدهد. زیرا به هر کاری که دست میزند، شکست میخورد.
از دست دادن اعتماد به نفس
یکی دیگر از دلایل احساس گناه کردن و حس بیارزشی، از دست دادن اعتماد به نفس است. خودباوری بزرگترین گنج یک انسان است که وقتی به تاراج رود، احساس پوچی و بیارزشی به او دست میدهد. در این زمان حس میکنید هیچ ویژگی مثبت و یا استعدادی ندارید.
تحقیر شدن توسط اطرافیان
یکی دیگر از دلایلی که باعث میشود تا حس بیارزش بودن کنید، توجه به حرفهای دیگران است. ممکن است در اطراف شما کسی باشد که به شما حسادت کند و یا از سر خیرخواهی بخواهد حرفهای انتقادی به شما بزند. نحوهی برداشت شما از این صحبتها اهمیت زیادی دارد. گاهی ممکن است کسی آشکارا به شما حسادت کند و یا با نیش و کنایه شما را بیازارد. در این صورت خود را خوار و خفیف میشمرید و احساس پوچ و بیارزش بودن میکنید.
مقالهی فرکانس احساس شک و بدگمانی مانع استفاده از فرصتها و 4 راه درمان آن را از دست ندید.
تاثیر فرکانس احساس بی ارزشی بر روی مغز
احساسات فرکانسها و ارتعاشات زیادی را به سمت مغز ارسال میکنند. این فرکانسها آنقدر قدرتمند هستند که زندگی شما را به طور کلی تحت تاثیر قرار دهند. وقتی حس بیارزشی میکنید، ترس و اضطراب بر شما مسلط میشود. مدام از اینکه مبادا توسط دیگران مسخره و تحقیر شوید، احساس شرم دارید.

فرکانس احساس بی ارزشی میتواند باعث بروز حالت ترس، اضطراب و استرس در شما شود. وقتی قصد ظاهر شدن در جمع را دارید، احساس شرمندگی میکنید. وقتی میخواهید در جمع صحبت کنید، استرس وجودتان را فرا میگیرد. همچنین وقتی میخواهید کار جدیدی را شروع کنید، از ترس اینکه مبادا شکست بخورید، دچار ترس و وحشت میشوید.
فرکانس احساس بیارزش بودن از طریق ایجاد ترس، استرس و اضطراب بر روی مغز تاثیر میگذارد. در زمانهایی که این احساس به اوج میرسد، استرس شما تشدید میشود. در این زمان ارتعاشات احساس گناه کردن بر روی مغز تاثیر میگذارد. پس مغز برای دفاع از خود در برابر این ترس و استرس، دستور ترشح هورمون استرس را صادر میکند. اما آیا این هورمونهای استرس میتوانند شما را در برابر احساسات منفی محافظت کنند؟
هورمونها تا زمانی که تا حد نیاز بدن تولید شوند، تاثیر مثبت میگذارند. اما وقتی بیش از حد تولید شوند، سلولهای عصبی از بین میروند. احساس بی ارزش بودن دقیقاً زمانی است که استرس زیاد باعث تولید هورمون کورتیزول در بدن میشود. این هورمون مانع از عملکرد صحیح نورونها (پیامرسانهای عصبی) در مغز میشوند. پس مغز نمیتواند درخواستهای اصلی بدن از جمله گرسنگی و خواب را به درستی دریافت کند.
تاثیر فرکانس احساس بی ارزش بودن بر روی قانون جذب
در کتاب راز که یکی از منابع مهم «قانون جذب» است، مارسی شیموف میگوید: «شما با داشتن احساس خوب آیندهای در مسیر خواستههایتان دارید و بالعکس. قانون جذب همواره و در هر ثانیه مشغول کار است. به هر چیزی که فکر کنید، احساس کنید، آیندهی شما را میسازد. اگر شما نگران هستید، این نگرانی هر روز بیشتر وارد زندگیتان میشود.»
این گفته به خوبی نشان میدهد احساسات منفی میتوانند سرنوشت شما را به گونهی دیگری رقم بزنند. تا زمانی که احساس خوب نسبت به آینده نداشته باشید، نمیتوانید انتظار موفقیت را بکشید. خوشبختی، موفقیت و بهروزی از آنِ کسی است که با عمق وجود به آن میاندیشد.
تفکرات منفی نسبت به یک موضوع باعث میشود تا اتفاق بیفتد. این همان چیزی است که قانون جذب به شما میگوید. شما همان چیزی را جذب میکنید که به آن میاندیشید. وقتی از فرکانس احساس گناه کردن بر روی مغز صحبت کردیم، در انتها گفتیم که سیستم جسمی شما به هم میریزید.
پس از بیخوابی و بیاشتهایی و ضعف سیستم ایمنی بدن به فردی بیمار تبدیل میشوید که توان هیچ کاری را ندارید. حالا سوال اینجاست، آیا یک فرد بیمار و ضعیف میتواند برای دستیابی به آرزوها و خواستههایش تلاش کند؟ مسلم است که نمیتواند. از سوی دیگر احساسات منفی مانع از تلاش شما برای دستیابی اهداف و آرزوهایتان میشود. در مقابل همین افکار و احساسات، ممکن است آیندهی ناخوشایندی را برایتان رقم بزند.
چطور فرکانس احساس بیارزشی را درمان کنیم؟
حالا که با دلایل احساس بیارزش بودن و تاثیر آن بر زندگی را متوجه شدید، با توصیههای زیر میتوانید آن را درمان کنید.
تعاملات خود را افزایش دهید
گوشهگیری و انزوا باعث میشود تا روز به روز اعتماد به نفس خود را از دست دهید. وقتی وارد اجتماع میشوید و تعاملات خود را با دوستان و نزدیکان از سر میگیرید، ترس و استرس شما از ظاهر شدن در جمع، کمتر میشود. از سوی دیگر وقتی در ارتباط و تعامل با دیگران قرار میگیرید، از آنها مهارتهایی را میآموزید. از تجارب و اطلاعات دیگران استفاده میکنید. همچنین ارتباط با دوستان صمیمی میتواند به افزایش اعتماد به نفس شما کمک کند.
اگر کسی به شما گفتهاست: خوب نیستید…
همانطور که اشاره کردیم یکی از دلایل ایجاد فرکانس احساس بی ارزشی، حقارتهایی است که از سوی اطرافیان به شما وارد میشود. اما فراموش نکنید افراد زیادی هستند که در خانوادههایی رشد میکنند که بارها تحقیر میشوند و به آنها گفته میشود که بیارزشند.
والدین زیادی برای ترغیب فرزندشان ناخواسته آنها را تحقیر میکنند. ممکن است فرزند خود را با دیگران مقایسه کنند. اگر به این مشکل مواجه هستید باید با عملکرد خوب خود به آنها ثابت کنید که اشتباه میکنند. وقتی در لاک خود فرو روید، به آنها ثابت میشود در مورد شما درست فکر کردهاند.
افکار و حرفهای منفی دیگران را حفر کنید. این حرفها و قضاوتها برای همهی آدمها وجود دارد. اما این ذهن شماست که نباید آنها را بپذیرد. پس وقت زیادی را صرف فکر کردن روی این حرفها صرف نکنید.
اوشو دربارهی فرکانس احساس بی ارزشی چه میگوید؟
در این رابطه استاد معنوی «اوشو» میگوید: «هیچ کس نمیتواند دربارهی شما چیزی بگوید. هر چه مردم دربارهی شما بگویند، در واقع توصیفات خود را برای شما بکار میبرند. اما مشکل آنجاست که شما با همین جملات فوراً به هم میریزید. زیرا به یک مرکز دروغین میچسبید. شما همیشه به آنچه دیگران دربارهی شما میگویند، توجه میکنند. شما همیشه دیگران را دنبال میکنید و سعی دارید آنها را راضی نگه دارید. همیشه تلاش میکنید که قابل احترام باشید. سعی دارید نفس خود را در برابر دیگران تزئین کنید. اما این خودکشی روح و احساس است. به جای اینکه به درون خود نگاه کنید، از حرفهای دیگران ناراحت میشوید».
جملات مثبت را با خود تکرار کنید
جملات وقتی بر روی زبان جاری میشوند، ابتدا تاثیر زیادی روی احساسات ندارند. اما وقتی برای چند روز آنها را با خود تکرار میکنید، بر روی فکر و سپس احساستان تاثیر میگذارد. به طوری که بعد از مدتی فرکانسهای این جملات بر روی عملکرد مغز هم اثر میگذارد.
برای اینکه زندگی بر وفق مرادتان شود و احساس پوچ و بیارزش بودن نکنید، لازم است تا جملات مثبت را با خود تکرار کنید. حتی اگر شده هفتهها هر روز در یک ساعت خاص یک جمله را مدام با خود بگویید: «من فرد مفیدی هستم»، «من میتوانم این کار را انجام دهم»، و … .
خود را با دیگران مقایسه نکنید
یکی دیگر از راههایی که میتوانید از فرکانس احساس بی ارزش بودن بر روی زندگی خود جلوگیری کنید، خودداری از مقایسهی خود با دیگران است. وقتی وقت زیادی را صرف دیدن افراد دیگر میکنید، آرزو میکنید که ای کاش به جای آنها بودید.
برای مثال در شبکههای اجتماعی مدام تصاویری از یک خانهی رویایی را تماشا میکنید. در حالی که نمیدانید صاحب این خانه به چه زحمتی آن را بدست آورده است. حتی نمیدانید او براستی خوشبخت است یا نه؟ فقط ظواهر زندگی را میبینید و در دل آرزو میکنید کاش مثل او بودید.
اگر مدام خود را با دیگران مقایسه میکنید و یا در حال تماشای مداوم زندگی دیگران هستید، این کار را از همین حالا متوقف کنید. به جای آن از آنچه که در زندگی دارید، قدردانی کنید. مهم نیست که چقدر احساس بیارزش بودن میکنید، اما میتوانید آن را درمان کنید. در واقع برای هر کسی دلایل زیادی وجود دارد که از طریق آم میتواند نگاه زیباتری به زندگی خود بیندازد.
وقتی وقت گرانبها را صرف مقایسهی خود با دیگران میکنید، در دل آرزو میکنید که ای کاش تلاش بیشتری میکردید و یا مهارت بیشتری داشتید. از آنجا که هیچ دو فردی شبیه به هم نیستید و شما هم شبیه به الگوها نیستید، پس از خود دلزده میشوید.
برای درمان فرکانس احساس بی ارزشی دوباره برای موفقیت تلاش کنید
همانطور که گفتیم شکستهای پیاپی میتواند عاملی برای ایجاد احساس گناه و بیارزش بودن باشد. وقتی در کاری چند بار شکست میخورید، به جای سرزنش کردن خود، به دنبال دلیل و علت اصلی شکست بگردید. حتی اگر در نهایت خودتان مقصر بودید، برای تغییر تصمیم جدی بگیرید.
سرزنش و انتقاد درونی یک خصوصیت خوب است که باعث میشود شخصیت خود را ارتقاء دهید. قبل از اینکه دیگران شما را با انگشت اشاره نشانه بگیرند، خودتان شروع به نقد خود میکنید. اما این سرزنشها زمانی موثر واقع میشود که منصفانه و به اندازه باشد. اگر روز و شب خود را سرزنش کنید، از اعتماد به نفس چه چیزی باقی میماند؟
اگر مطمئن شدید دلیل اصلی شکست خود شما هستید، فقط یک بار خود را سرزنش کنید. سپس به دنبال تغییر و کسب مهارت جدید باشید. پس مجدداً برای موفقیت تلاش کنید.
با نظرات خودتون ما رو برای ادامهی مسیر همراهی کنید. همچنین برای مطالعهی سایر فرکانس احساسات کلیک کنید.