فرکانس احساس شک و بدگمانی مثل هر حس منفی دیگری میتواند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. احساس بدگمانی (Doubt) میتواند شما را به عقب بکشاند. در این مورد ویلیام شکسپیر میگوید: «تردیدهای ما باعث میشود تا به دلیل ترس و شک، فرصتهایی را که ممکن است به موفقیت تبدیل شوند، از دست بدهیم». در واقع این احساس منفی شروع کار را برای شما سخت میکند. ارتعاشات این احساس جسم، ذهن و مغز شما را تحت تاثیر قرار میدهد در ادامه به تاثیر فرکانس احساس بدگمانی میپردازیم.
احساس بدگمانی چیست؟
فرکانس احساس شک و بدگمانی یکی از احساساتی که گاهی اوقات میتواند مفید باشد. زیرا به شما کمک میکند تا هوشیارتر در شرایط قرار بگیرید. همچنین به شما یک ایدهی خام در مورد وضعیت بد را میدهد. ایم احساس بخشی از تجربهی انسان است. اما اگر این احساس بیش از حد شود، زندگی را مختل میکند.
احساس بدگمانی نسبت به اطرافیان، پدیدهها و شرایط باعث ایجاد ترس میشود. این احساس وقت شدت پیدا کند، به آن بیماری «پارانوئید» گفته میشود. یکی از تاثیر این بیماری، احتیاط بیش از حد در همهی کارهاست. اگر چه گاهی احتیاط لازم است اما این موضوع ما را از کارهایی که باید انجام دهیم، به عقب میراند. گاهی واجب است به دیگران کمک کنیم و یا با نزدیکان ارتباط دوستانه داشته باشیم، اما احساس بدگمانی مانع از این روابط می شود.
شاید در اطراف شما هم افرادی باشند که به دلیل سوء ظن بیش از حد قادر به ارتباط درست با دیگران نباشند. از سوی دیگر استعدادهای خود را به درستی به کار نمیگیرند. در نتیجه فرصتهای زیادی را از دست میدهند. برای مثال فرد ثروتمندی که از ترس ورشکسته شدن وارد بازار سرمایهگذاری نمیشود. در نهایت ممکن است به هر دلیلی ثروت خود را از دست بدهد.
فرکانس احساس شک و بدگمانی چطور ایجاد میشود؟
دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود در دام احساس شک و تردید بیفتیم. بدبینی در بعضی مواقع لازم است. اما وقتی بیش از حد در شرایط بدبینی قرار بگیریم، این احساس به طور کامل ذهن ما را در برمیگیرد. به طوری که تاثیر فرکانس احساس بدگمانی بر روی روابط و شرایط مختلف به خوبی نمایان میشود.
دلایل بروز این احساس عبارتند از:
نداشتن اطلاعات کافی
یکی از دلایل مهم که باعث ایجاد حس بدبینی نسبت به یک پدیده، موضوع یا فرد میشود، نداشتن اطلاعات درست و کافیست. شما وقتی برای اولین بار وارد یک شهر بزرگ و جدید میشوید، آیا فوراً به همه آدمهای اطرافتان اعتماد میکنید؟ مسلم است که در چنین شرایطی احساس بدگمانی و شک لازم است. در غیر این صورت ممکن است گرفتار آدمها سوءاستفادهگر شوید.
اگر بیش از حد در شرایطی قرار بگیرید که هیچ اطلاعاتی در مورد آن نداشته باشید، به مرور زمان احساس سوءظن در شما تقویت میشود. چرا که به این شرایط عادت کرده و فکر میکنید هیچ آدمی قابل اعتماد نیستد.
تجارب تلخ گذشته
یکی دیگر از دلایل ابتلا به فرکانس احساس شک و بدگمانی، تجربههای مداوم است. وقتی در زندگی چندین بار مورد سوءاستفاده قرار بگیرید، مطمئناً به هر کسی بدگمان میشوید. چرا که فکر میکنید باز هم قرار است فرد دیگری از شما سوء استفاده کند. شرایط هم اگر آنطور که میخواهید، پیش نرود باعث بدگمانی و سوءظن می شود.
استرس و ترس شدید
نورونها یا انتقالدهندههای عصبی اساس افکار و احساسات ما را تشکیل میدهند. وقتی استرس بیش از حد میشود، این نورونها از بین میروند. از این رو احساسات را تغییر میدهند. احساس سوءظن و بدگمانی هم میتواند از همینجا شروع شود. برخی از محققان معتقدند مصرف برخی از داروها مثل آمفتامین میتواند ساختار شیمیایی مغز را تغییر دهد و باعث بروز احساس بدگمانی شود.
افکار منفی
بهاء دادن به افکار منفی به مرور زمان به حس بدگمانی و سوءظن تبدیل میشود. وقتی در خلوت و تنهایی مدام یک حس منفی را با خود مرور میکنید، در تقویت و چند برابر شدن این حس نقش دارید. موانع و مشکلات برای هر کسی اتفاق میافتد. اما برخی به سادگی از کنار آن عبور میکنند. پس خیلی زود فراموش کرده و به درس عبرت تبدیل میشود. اما برخی دیگر به آن بها میدهند. اوقات خلوت را برای فکر کردن به آن صرف میکنند. در نتیجه آن به آن قوت میبخشند. پس احساس بدگمانی میتواند از همینجا شروع شود.

تاثیر ارتعاشات احساس شک و تردید در شخصیت
ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم که داشتن تعامل با اطرافیان برایمان لازم و ضروری است. حتی با وجودی که باید در تعاملات جانب احتیاط را رعایت کنیم، نباید اسیر سوءظن شویم. فرکانس احساس بدگمانی به مرور زمان میتواند روابط و تعاملات ما را تحت تاثیر قرار دهد.
اگر به این احساس منفی مبتلا شوید، مدام مغز برای ارتباط برقرار کردن به شما هشدار میدهد. به طوری که احساس میکنید دیگران قصد سوءاستفاده از شما را دارند. شاید میخواهند به شما آسیب بزنند و یا شما را فریب دهند. در حالی که ممکن است در واقعیت آنها همچنین نیتی نداشته باشند. اما ارتعاشات احساس بدگمانی شما را از ارتباط برقرار کردن منع میکند.
روابط مبتنی بر بیاحترامی میشود و گاهی ظاهری خصمانه پیدا میکند. به مرور زمان همه شما را به همین دلیل ترک میکنند. به فردی گوشهگیر تبدیل میشوید. شخصیت به طور کلی تحت تاثیر ارتعاشات احساس بدگمانی و تردید قرار میگیرد.
از آنجایی که به دیگران اعتماد ندارید، میخواهید به استقلال فکری و رفتاری برسید. همهی کارها را باید خودتان انجام دهید. در عین حا باید دیگران را هم کنید تا به شما صدمه نزنند. قادر به همکاری با هیچکس نیستید. انتقاد پذیر هم نیستید. زیرا به دلیل سوءظن فکر میکنید دیگران حسادت میکنند. پس به طور کلی شخصیت و روان شما تحت تاثیرات ارتعاشات این احساس قرار میگیرد.
فرکانس احساس شک و بدگمانی چه تاثیری روی مغز میذاره؟
مغز یکی از قسمتهای مهم بدن است که رفتار و شخصیت شما را کنترل می کند. از آنجایی که احساسات تعیین کنندهی عملکرد مغز هستند، پس یک احساس منفی میتواند باعث اختلال در عملکرد این عضو شود. در یک موسسهی تحقیقاتی در ویرجینیای آمریکا، تحقیقاتی بر روی مغز کسانی که به بیماری سوء ظن شدید مبتلا شده بودند، صورت گرفت.
مقالهی فرکانس احساس بدبینی چطور سرنوشت شما را تغییر میدهد؟ در سایت عادل دمیرچی مطالعه کنید.
نتیجهی تحقیقات در این آزمایشگاه عصبشناسی نشان داد که احساس بدگمانی با مفاهیمی مثل ترس، اضطراب، استرس مداوم و سپس افسردگی همراه است. بنابراین میتواند وضعیت روانی و ذهنی ما را تحت تاثیر قرار دهد. ارتعاشات این احساس بر روی مغز هم تاثیر مستقیم میگذارد.
قسمتی از مغز به نام «آمیگدال» به شدت تحت تاثیر سطح بیاعتمادی و احساس بدگمانی قرار دارد. محققان دریافتند که وقتی فرد اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و دچار سوءظن میشود، فعالیت پاراهیپوکامپ (parahippocampal) در مغز او مختل میشود. این قسمت نقش زیادی در حفظ خاطرات گذشته دارد. همچنین ارزیابی احساسات در همین قسمت انجام میشود.
وقتی سلولهای عصبی در اثر ترشح بیش از حد هورمون کورتیزول از بین میروند، آمیگدال قادر نیست اطلاعات حافظه را بازیابی کند. در نتیجه فرکانس احساس بدگمانی میتواند با تاثیر بر روی مغز، شما را نسبت به اطرافیان بیاحساس کند. حتی میتوان با قاطعیت گفت وقتی اطلاعات قبلی در مورد اطرافیان برای مدت چند دقیقه از بین برود، حس بدگمانی شما تشدید میشود.
رابطهی فرکانس احساس شک و بدگمانی با قانون جذب
همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم، وقتی احساس سوءظن به شرایط و اطرافیان خود داشته باشید، قدرت تعامل خود را از دست میدهید. افکار منفی و بدگمانی مانع از جذب موفقیت و خوشبختی میشود. در واقع تاثیر فرکانس احساسات تا اندازهای است که آیندهی شما را تغییر میدهد.
شما با مقاومت در برابر هر چیز، مانع از جذب آن میشوید. وقتی نسبت به فرصتهای پیشروی خود بدبین هستید، آیا شانسی برای موفقیت دارید. افکار و احساسات میتوانند رفتار ما را مشخص کنند. وقتی به یک رابطه بدبین هستید، آیا ممکن است این رابطه سرانجام خوبی داشته باشد؟
گذشتهی فلاکتبار = آیندهی بد
پرنتیس مالفورد در این مورد میگوید: «فردی که ذهن خود را روی بخش تاریکی زندگیاش متمرکز کند، به نحوی که در گذشتهی فلاکتبار خود به سر ببرد، مانند این است که همهی آنها را برای آیندهی خود طلب میکند. اگر به هیچ چیز جز بدشانسی فکر نکنی، مطمئناً همهی آن برای شما اتفاق میافتد».
وقتی در گذشته تجربهی تلخی از سواستفاده و سودجویی کسی داشتهاید، به این معنا نیست که هم اکنون همه قصد دارند با شما همین رفتار را کنند. قانون جذب میگوید که مدام به سوءاستفادههایی که دیگران در گذشته از شما کردهاند، فکر کنید، همین اتفاق مجدداً برای شما رخ میدهد. زیرا به هر چیزی که فکر کنید برای شما اتفاق میافتد.
احساس سوءظن و بدبینی بیش از آنکه شما را نسبت به محیط پیرامون و اطرافیان هوشیارتر کند، باعث جریتر شدن آدمها میشود. معمولاً وقتی برخی از افراد ناشناس ترس و استرس شما را ببینند، مطمئن میشوند که شما چیزی برای از دست دادن دارید. به همین دلیل تمام تلاششان را میکنند تا آن را از شما بربایند. اما اگر آرامش و خونسردی خود را حفظ و بر روی احساس بدگمانی غلبه کنید، شما را فردی شجاع و قدرتمند میدانند. پس جرات نزدیک شدن به شما را ندارند.
فرکانس احساس شک و بدگمانی و تاثیرش روی فرصتها
روانشناسان زیادی معتقدند اگر سوءظن به قدر کافی باشد، بهتر میتوانید از فرصتهای خود استفاده کنید. زیرا شما قسمتی از مغز را برای جلوگیری از جعل و کلاهبرداری باز کردهاید. پس شانس موفقیت مالی افزایش مییابد. اما همین روانشناسان معتقدند اگر میزان سوءظن و بدگمانی افزایش یابد، نتیجهی برعکس دارد.

از آنجا که خوشبین بودن باعث استفاده بهتر از فرصتها میشود، نبود آن باعث فرار از فرصت میشود. وقتی شانس موفقیت در برابر شما قرار بگیرد، افکار منفی باعث ترس از پذیرفتن فرصت میشود. پس حاضرید همانجا بمانید و حرکت نکنید. در نتیجه فرصت و شانس موفقیت را از دست میدهید.
آیا راهی برای متوقف کردن ارتعاشات احساس بدگمانی وجود دارد؟
همانطور که نگرش مثبت میتواند زندگی را به کام شما شیرین کند، نگرشهای منفی هم به همین اندازه مؤثرند. پس تاثیر فرکانس احساس بدگمانی قابل انکار نیست. همانطور که شرح دادیم، ارتعاشات این احساس میتواند حال و آینده را به زیر سلطهی خود بکشاند. پس لازم است هر چه سریعتر آن را درمان کنید.
از بین راههایی که برای درمان احساس سوءظن وجود دارد، بهترینها آنها عبارتند از:
تقویت تفکر مثبت
اولین راه مقابله با فرکانس احساس شک و بدگمانی تقویت افکار مثبت است. ذهن خود را با به خاطر آوردن نقاط مثبت فرصتها و آدمها تقویت کنید. اگر یک بار در گذشته در شرایط سخت قرار گرفتهاید، بعد از این هر شرایطی را با آن مقایسه نکنید. ممکن است امروز از نظر ظاهری برخی از موقعیتها با هم شباهت داشته باشند. اما قطعاً تفاوتهایی نیز با هم دارند.
برای مثبت اندیشی نباید فقط نقاط منفی شرایط سخت گذشته را با موقعیت امروز یا فردا بسنجید. تصمیم گیری عاقلانه باید برحسب مقایسهی کامل باشد. اگر در گذشته شکست خوردهاید و یا کسی با شما رفتار غیراخلاقی داشته است، دلیل آن را بررسی کنید. شاید دلایل آن با فرصتهای امروز ارتباطی نداشته باشد.
افزایش اطلاعات قبل از تصمیمگیری
با توجه به اینکه نداشتن اطلاعات کافی باعث عدم اعتماد میشود، پس باید اطلاعات خود را افزایش دهید. دادن کارت بانکی همراه با رمز به یک فرد ناشناس کار عاقلانهای نیست. این سوءظن کاملاً عاقلانه است. ولی ندادن همین کارت به همسر به دلیل بیاعتمادی میتواند دردسرساز شود و مشکلات خانوادگی را ایجاد کند.
چرا این حس بوجود میآید؟ چون شما شناخت کافی بر روی اطرافیان خود ندارید. حتی وقتی هم اطلاعاتی در مورد آنها دارید، باز هم بدگمان هستید. زیرا فقط به ویژگیهای بد آنها فکر میکنید. اگر به تازگی با همسر خود دچار مشکل شدهاید، به این معنا نیست که او حتماً در فکر خیانت به شماست.
از نشان دادن فرکانس احساس شک و بدگمانی خودداری کنید
یکی از مشکلات اساسی بسیاری از افرادی که به احساس سوءظن مبتلا هستند، بروز دادن این احساس است. در حالی که این احساس باعث بروز مشکلات زیادی در روابط اجتماعی میشود. حتی اگر به بدگمانی مبتلا هستید، سعی کنید آن را مخفی نگه دارید. با کتمان کردن حس بدگمانی، مغز به این نتیجه میرسد این احساس آنقدر مهم نبوده که آن را در رفتار خود نشان دهید. بنابراین امیدی بیشتری برای متوقف کردن تاثیر فرکانس احساس بدگمانی وجود دارد.
پاکسازی ذهنی
از انواع روش های پاکسازی ذهنی نظیر EFT میتوانید برای درمان و کنترل فرکانس احساس شک و بدگمانی استفاده کنید. برای آشنایی بیشتر این روشها با ما در تماس باشید و اگه روشی برای پاککردن افکار بلد هستید با ما بهاشتراک بذارید.
برای مطالعه سایر فرکانس احساسات کلیک کنید.