فرکانس احساس بدبینی (Pessimism) یک استراتژیی دفاعی برای مقابله با اضطراب است. اگر چه در بسیاری از موارد این احساس میتواند به مدیریت اضطراب کمک کند، اما وقتی میزان آن بیش از حد و مداوم باشد، تاثیر منفی دارد. به طوری که فرکانسهای این احساس به مغز سیگنالهای منفی ارسال میکنند. بدبینی متعادل شما را واقعبین میکند. اما وقتی بیش از حد باشد، شخصیت، زندگی و سرنوشت شما را تحت تاثیر قرار میدهد. به طور کلی ارتعاشات احساس بدبینی میتواند زندگی روزمرهی شما را نیز تحت تاثیر قرار دهد. پس لازم است تا با این احساس و فرکانسهای آن به طور کامل آشنا شوید.
احساس بدبینی چیست؟
احساس بدبینی به این معناست که تمایل شدیدی به منفی بودن و بدترین وضعیت را داشته باشید. این احساس باعث میشود تا همیشه نیمهی خالی لیوان را ببینید. اگرچه در برخی از موارد بدبینی برای اینکه از آرمانگرایی و خیالپردازی فاصله بگیرید، خوب است. اما وقتی بیش از حد شود، سلام روان و جسم شما را به خطر میاندازد.
این احساس با اضطراب، افسردگی، اختلال در خواب، خصومت با دیگران، بیماریهای قلبی و … همراه است. پس میتواند به سلامت روح و جسم شما آسیب جدی وارد کند. شک و تردید میتواند باعث شود تا از فرصتهای خوب زندگی دست بکشید. حتی این احساس میتواند خوششانسی را به بدشانسی تبدیل کند.
آیا ارتعاش احساس بدبینی خوب است؟
یک انسان واقعگرا کسی است که قبل از تصمیمگیریهای مهم، همه جوانب مثبت و منفی را در نظر بگیرد. پس افراد واقع بین در کنار خوشبینی، گاهی نیز بدبین میشوند. بنابراین جایی تعجب نیست که بگوییم مقدار کمی بدبینی میتواند در کنار سطح بالایی از خوشبینی شانسهای خوبی را برای شما رقم بزند. اما بدبینی اگر زیاد شود، ممکن است به یک عامل خطرناک برای بیماریهای قلبی و سایر بیماریهای جسمی و روحی باشد.
دلایل ابتلا به فرکانس احساس بدبینی چیست؟
محققان معتقدند که خوشبینی به این معنا نیست که همهی اتفاقات وحشتناک را انکار کنید. حتی خوشبینها هم در معرض خطر هستند. شما نمیتوانید به صرف اینکه انسان خوشبینی هستید، بدون تجهیزات ایمنی به کوهنوردی بروید. اما اصل مهم در بینش ما، خودداری از تمرکز بر روی یک احساس است.

دلایل ابتلا به بدبینی را میتواند در موارد زیر خلاصه کرد:
برخورد با موضوعات مشابه قبلی
وقتی در گذشته تجربههای تلخ متعددی داشته باشید، طبیعی است که دیدگاه شما نسبت به همه چیز تغییر میکند. برای مثال در گذشته چندین بار در بازار بورس ورشکسته شدهاید. پس دیدگاه شما را نسبت به همان موضوعِ سرمایهگذاری در بازار بورس تغییر میدهد.
ترسو بودن
افرادی که بیش از حد ترسو باشند، به همه چیز نگاه بدبینانهای دارند. از آنجا که استرس و ترس اجازهی حرکت را نمیدهد، مجبورند خود را با دلایل بدبینانه راضی نگهدارند. بعد از مدتی به این بهانهجوییها عادت کرده و حتی آنها را با جان و دل میپذیرند.
نداشتن اطلاعات دقیق
وقتی در مورد یک موضوع اطلاعات درستی نداشته باشید، مطمئناً در مورد قضاوت نادرستی میکنید. درست مثل زمانی که هیچ شناختی به همسایهی جدید خود ندارید. پس هر رفتار و حرکت او را براساس میل خود تفسیر میکنید. در حالی که ممکن است اصل قضیه چیز دیگری باشد و با تفسیرهای شما فرسنگها فاصله داشته باشد.
بیش از حد فکر کردن
وقتی بیش از حد بر روی یک قضیهی تلخ یا اتفاق ناگوار تمرکز میکنید، نسبت به همه چیز بدبین میشود. زیرا افکار منفی میتوانند فرکانسها را ایجاد کنند که برای همیشه به آنها وابسته شوید.
تاثیر فرکانس احساس بدبینی در زندگی
فرکانس احساس بدبینی میتواند کل زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. در واقع ما به هر آنچه که فکر و از بابت آن تشکر کنیم، آن را کسب خواهیم کرد. براساس قانون جذب احساسات ما باعث جذب میشوند. پس احساسات منفی میتوانند چیزهای ناخوشایندی را جذب کنند.
وقتی به زندگی، کار و حتی تحصیل بدبین هستید، آیا امکان دارد در آن موفق شوید؟ حتی اگر به قانون جذب هم اعتقاد نداشته باشید، با اصول علمی هم میتوانیم آن را برای شما شرح دهیم.
تصور کنید کارمند یک ادارهی دولتی هستید که هیچ علاقهای به شغل خود ندارید. از همان نوجوانی به تمامی کارکنان دولتی بدبین بودهاید و آنان را افرادی فاسد، تنبل و یا بیسواد میدانستید. اکنون با اجبار خانواده و یا به دلایل دیگری به یک کارمند دولتی تبدیل شدهاید.
این در حالیست که همچنان از شغل خود ناراضی هستید و نگاه بدبینانهای به آن دارید. فقط برای امرار معاش و بیکار نبودن آن را پذیرفتهاید. آیا شمایی که به شغل خود هیچ میلی ندارید، صبحها با اشتیاق از خواب بلند میشوید تا به سر کار بروید؟
زمانیکه به شغل خود علاقهای ندارید، به نظارت بازرسان مسئولیت خود را بدرستی انجام میدهید؟
آیا وقتی فقط به خاطر امرار معاش وارد این شغل شدهاید، کاری فراتر از مسئولیت خود را به طور رایگان انجام میدهید؟
مسلم است که وقتی به شغل خود علاقهای ندارید، آن را بدون میل و رغبت و از سر اجبار انجام میدهید. در چنین شرایطی احتمال پیشرفت و ارتقاء شغلی شما خیلی کم میشود و حتی به صفر میرسد. شاید تا زمان بازنشستگی در همان منصب بمانید. چون فرکانس احساس بدبینی اجازهی ارتقا را به شما نمیدهد.
تاثیر ارتعاشات بدبینی بر روی سلامت بدن
مطالعات زیادی بر روی تاثیر احساس سوء ظن بر سلامت جسمانی صورت گرفته است. با توجه به اینکه احساس بدبینی میتواند با غم و اندوه، ناامیدی، اضطراب و استرس همراه باشد، بر روی سلامت جسمانی شما تاثیر منفی بر جای میگذارد.
دکتر بن جانسون (پزشک و نویسنده) معتقد است: «ما به هزاران نوع بیماری و تشخیص آنها در دنیا پی بردهایم. آنها حلقههای ضعیفی هستند و تماماً از فشار عصبی ناشی میشوند. همهی فشارهای عصبی با یک فکر منفی ایجاد میشوند. فکری که بدون بررسی از انسان سر میزند و آنقدر گسترده میشود تا اینکه فشار عصبی را بوجود میآورد».
تاثیر فرکانس احساس بدبینی بر روی بدن به دو صورت خود را میدهد:
تاثیر فرکانس احساس بدبینی بر روی قلب
در سال 2002 گروهی از محققان فنلاندی برای بررسی تاثیر فرکانس احساس بدبینی بر روی سلامت بدن، گروهی از بیماران مبتلا به این احساس را مورد آزمایش و بررسی قرار دادند.

آنها به این نتیجه رسیدند افرادی که همیشه نیمهی خالی لیوان را میبینند و احساس سوءظن نسبت به جهان پیرامون خود دارند، اغلب به بیماریهای قلبی مبتلا میشوند. این گروه از محققان در تحقیقات خود گفته بودند که بدبینی عامل خطرناک مرگ و بیمار است. زیرا باعث بروز بیماری عروق کرونر قلب (CHD) میشود.
آنها حدود 3000 نفر را در سنین بین 52 تا 76 مورد بررسی قرار دادند. در این بررسی وضعیت اجتماعی اقتصادی، پیشینهی روانی، بهداشت و شیوهی زندگی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. در همهی موارد مشخص شد که بیماران قلبی، به احساس بدبینی شدید مبتلا هستند.
احساس بدبینی یک محیط استرسزا را در بدن ایجاد میکند که منجر به بیماریهای قلبی میشود. در واقع ارتعاشات این احساس باعث تغییر خصوصیات شخصیتی و سپس انواع بیماریهای جسمی میشود. طبیعی است که وقتی بدبینی با احساس غم و اندوه، استرس و ترس همراه میشود، با افزایش فشار خون، بالا رفتن قندخون و کلسترول مضر به قلب آسیب میرساند.
تاثیر ارتعاشات احساس بدبینی بر روی مغز
محققان با مطالعاتی که بر روی افراد مبتلا به سوء ظن شدید انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که فرکانس احساس بدبینی برای مغز سیگنالهایی را ارسال میکند. این سیگنالها حاوی پیام ترس، سوء ظن، بدگمانی و استرس شدید است. پس مغز هم برای محافظت از بدن دستور ترشح هورمون آدرنالین و کورتیزول را صادر میکند.
سپس مقدار این هورمونها به دلیل شدت سوءظن آنقدر زیاد میشود که در عملکرد مغز و بدن اختلال ایجاد میکند. از سوی سیستم ایمنی بدن ضعیف میشود. در سوی دیگر قسمتهای آمیگدال و قشر پیشانی مغز قرار دارد. این دو قسمت در اثر افزایش میزان هورمون استرس، عملکرد مطلوب خود را از دست میدهند.
شما وقتی دچار ترس و استرس شدید میشوید، ناگهان همه چیز را فراموش کرده و فقط بر روی آن موضوع ترسناک متمرکز میشوید. زیرا در اثر از بین رفتن انتقالدهندههای عصبی، آمیگدال ضعیف عمل میکند.
بد بینی چه تاثیری روی سرنوشت داره؟
دکتر جو ویتال نویسندهی کتاب «محدودیت صفر» و «ذهن و هنر نوشتن» در مورد تاثیر احساسات بر روی سرنوشت میگوید: «زمانی که احساستان نسبت به آنچه که تاکنون داشتید، تغییر کند، در واقع شروع به جذب چیزهای خوب بیشتری میکنید». اما جو ویتال در عین تاکید بر چیزهای خوب، احساسات بد و سوءظن را هم جز قانون جذب میداند.
اگر تاکنون به چیزهای خوب فکر کردهاید و آن را هم بدست آوردهاید، از این به بعد هم باید به همین منوال عمل کنید. اگر رویهی شما تغییر کند، سرنوشت هم به گونهی دیگری با شما تا میکند.
وقتی شما مدام گرفتا سوءظن و بدگمانی باشید، آیا میتوانید در رابطهها با کسی ارتباط برقرار کنید؟ آیا وقتی نسبت به همکار خود دچار بدبینی هستید، میتوانید ارتباط مبتنی بر تعامل و همکاری با او داشته باشید؟ وقتی مدام فکر میکنید دیگران قصد دارند به شما صدمه بزنند، طبیعی است که از آنها فاصله میگیرید.
بخشی از فرصتها ما در تعامل با دیگران ساخته میشود. در واقع خوشبختی و سعادت ما تا حد زیادی در ارتباط با دیگران است. اگر مدام به دیگران بدبین هستید و انزوا را به تعامل اجتماعی ترجیح میدهید، شانس موفقیت و خوشبختی شما کمتر میشود.
درمان فرکانس احساس بدبینی و متوقف کردن ارتعاشات آن
ذهن پادشاه ماست. وقتی آن را در اختیار داشته باشیم، به هر چیزی که میخواهیم دست پیدا میکنیم. اما چطور میشود که گاهی ذهن قادر نیست خود را از لای به لای مجموعهای از احساسات منفی رها کند؟ احساسات منفی به تدریج جای خود را در ذهن ما باز میکنند. وقتی هم که جا خوش کنند، بیرون کردن آنها راحت نیست.
اما با این وجود باز هم قادرید احساسات منفی را درمان کنید. راهکارهای زیر میتواند به شما کمک کند تا تاثیر فرکانس احساس بدبینی را متوقف کنید.
شادی باید طبیعی باشد
یکی از راههای درمان احساس بدبینی، شادی است. اما شادی باید طبیعی باشد. طبق تحقیقاتی که روانشناسی در این زمینه انجام دادهاند، مشخص شده است که حرکات غیر طبیعی برای شاد کردن افراد افسرده بیفایده است. گروهی از محققان برای تعداد از افراد افسرده و شاد یک موسیقی شاد را پخش کردند.
افراد سالم از این موسیقی لذت بردند. اما افراد افسرده هیچ عکسالعملی در برابر موسیقی شاد از خود نشان ندادند. محققان دریافتند که حرکات مصنوعی برای شاد کردن افراد مبتلا به احساسات منفی هیچ تاثیری بر روی آنها ندارد. پس باید اتفاقی شاد شوید.
برای مثال به یک برنامهی تلویزیونی علاقهی زیادی دارید. با میل و رغبت پای این برنامه مینشینید. به یکباره در وسط برنامه لبخند زده و احساس خوبی دارید. برای درمان احساس بدبینی باید به سراغ کارهایی بروید که به آن علاقه مندید. زیرا این کارها به طور اتفاقی شادی را به شما هدیه میدهد.
از سرزنش کردن دست بکشید
سرزنش کردن خود و یا دیگران مهمترین عامل شکلگیری احساس بدبینی و سوءظن است. شما در این احساس یا به خود بدگمان هستید و خود را دست کم میگیرید و یا دیگران را مقصر ناکامی یا شکست خود میدانید. تا زمانی که به سرزنش کردن عادت کردهاید، هیچ راهی برای درمان سوءظن و بدبینی وجود ندارد.
از همین حالا تصمیم بگیرید با سرزنش کردن حتی در قالب جملات پرهیز کنید. وقتی در تنهایی و خلوت با خود صحبت میکنید، به جای تکرار جملات آمیخته با سرزنش، برای بهبود وضعیت به خود دلداری بدهید. افکارتان را به سمت بهبود شرایط بکشانید. هر لحظه روی افکار خود آگاهی داشته باشید. زیرا به محض رها کردن، ذهن به سمت افکار منفی میرود.
سایر فرکانس احساسات را مطالعه کنید و تاثیر هر کدام از این ارتعاشات را در زندگی ببینید.