فرکانس احساس افراط چیست و تاثیر آن بر روی زندگی جسمی و روانی

فرکانس احساس افراط

فرکانس احساس افراط (Overwhelment) در بروز احساسات به هیچ عنوان مناسب نیست. بزرگان از گذشته تاکنون به تعادل سفارش زیادی کرده‌اند. راه رفتن بر روی دیوار یک ضرب المثل قدیمی است که بر همین موضوع اشاره دارد. رعایت تناسب و خودداری از افراط و تفریط مانع از افتادن به سمت دیگر دیوار می‌شود. خونسردی یک صفت خوب است که می‌تواند آرامش را برای شما به ارمغان بیاورد. اما وقتی که همین خونسردی افراط می‌شود، باعث آسیب و صدمات زیادی می‌شود.

فرکانس افراط می‌تواند کل زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهد. در ادامه به تاثیر ارتعاشات این احساس بر روی شخصیت، نحوه‌ی تصمیم‌گیری و عملکرد مغز می‌پردازیم.


احساس افراط یعنی چه؟

وقتی از احساس افراط گفته می‌شود، یعنی قدرت کنترل احساسات و حفظ تعادل در آن‌ها را نداشته باشید. احساسات یا مثبت هستند و یا منفی. وقتی افراط نگران هستید، در مقابل آن احساس خونسردی و بی‌توجهی قرار می‌گیرد. احساس زیاده‌روی به این موضوع اشاره دارد که شما در یک احساس افراط افراط کنید.

وقتی افراط خونسرد باشید، به فردی بی‌خیال و بی‌توجه تبدیل می‌شوید. به طوری که آینده برایتان اهمیتی ندارد. فقط به همین حالا فکر می‌کنید. به فکر داشتن آینده‌ی خوب نیستید. هیچ هدفی در زندگی ندارید. گذشت زمان اهمیتی ندارد. بخشی از مردم به همین صورت زندگی می‌کنند. استرس و نگرانی برای این گروه هیچ مفهومی ندارد.

انواع بیماری روحی نتیجه‌ی فرکانس احساس افراط

حالا به سراغ دسته‌ی دیگری می‌رویم که به شدت در دنیای رقابت غرق شده‌اند. برای این گروه سبقت گرفتن از رقبا اهمیت زیادی دارد. افراط به فردا و آینده فکر می‌کنند. آنقدر نگران و مضطرب اند که تمام لحظات شان غرق در استرس می‌گذرد. این افراد به دلیل استرس افراط در معرض انواع بیماری‌های روحی و روانی قرار می‌گیرند.

حالا کدامیک را می‌پسندید؟ کدام نحوه‌ی بروز احساس بهتر است؟ قطعاً هیچ یک از این دو مناسب نیست. وقتی قدرت حفظ تعادل احساسات را نداشته باشید، یا در آن افراط می‌کنید و یا تفریط. حال آنکه هیچ یک از این سطوح احساسات توصیه نمی‌شود.

احساس افراط و تفریط از عوامل زیادی سرچشمه می‌گیرد. وقتی از یک احساس بی‌نصیب می‌شویم، برای رسیدن به آن افراط می‌کنیم. وقتی از جامعه بی‌خبر باشیم، در آن تفریط می‌کنیم. احساسات افراطی به هر شکلی می‌تواند خود را نشان دهد. احساس عصبانیت گاهی لازم است. زیرا باید برای مقابله با تهدیدات خارجی بدن را آماده کنیم.
احساس استرس هم از دیگر احساسات منفی است که وجود آن برای بدن لازم است. تصور کنید در آخر هفته یک آزمون مهم و سرنوشت ساز دارید. حالا هیچ استرسی برای این آزمون ندارید. پس به طور کلی بی‌خیال می‌شوید. خونسردی در نتیجه‌ی نبود احساس استرس ایجاد می‌شود.

Overwhelment
Overwhelment

یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود در احساسات زیاده روی کنیم، تمرکز افکار بر روی یک موضوع است. وقتی افراط به اهمیت آزمون آخر هفته فکر کنید، خود به خود دچار استرس می‌شوید. احساسات ما از افکار نشأت می‌گیرند. حس آرامش در نتیجه‌ی فکر نکردن به موضوعات منفی شکل می‌گیرد. اما وقتی افراط خوش‌بین باشید، به فردی خیالپرداز تبدیل می‌شوید.

تاثیر فرکانس احساس افراط در زندگی

احساسات افراطمی‌تواند فرکانس‌هایی را ایجاد کند که کل زندگی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. چرا که شخصیت، نحوه‌ی رفتار و تعاملات ما تحت تاثیر احساسات است. وقتی در یک احساسات افراط کنیم، مطمئنا در تعاملات دچار مشکلات جدی می‌شویم.

رابرت کیگان و لیزا لایی از استادان رشته‌ی روانشناسی در دانشگاه هاروارد هستند که معتقدند تندروی در احساسات، زندگی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. آن‌ها معتقدند این نحوه‌ی بروز احساس زمانی اتفاق می‌افتد که افراط به دنیای مدرن وابسته باشیم. زیرا پیچیدگی جهان امروز از پیچیدگی ذهن فراتر رفته است.

تندروی در احساسات

تندروی در احساسات باعث کندی ذهنی، فراموشی و آلزایمر، سردرگمی و افسردگی می‌شود. اکنون بسیاری از افراد غرق در افکار خود هستند. ارتعاشات این احساسات تمامی زندگی آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد. جالب است بدانید که احساسات همچون یک اکوسیستم به یکدیگر پیوسته هستند. بروز بیش از اندازه‌ی یک احساس باعث بروز سایر احساسات مشابه می‌شود.

برای مثال فرکانس احساسات افراط در استرس به مرور زمان باعث بروز احساس غم و اندوه، ناامیدی، اضطراب و سپس افسردگی می‌شود. بسیاری از افرادی که به بیماری‌های مزمن روانی مثل اختلال اضطراب و یا اختلال شخصیت دوقطبی مبتلا می‌شوند، به دلیل زیاده روی در یک احساس مثل استرس است.

تاثیر فرکانس احساس افراط بر روی مغز

مغز ما توانایی پذیرش تمامی احساسات را دارد. البته احساسات متضاد را به یکباره نمی‌پذیرد. به این معنا که فرکانس احساس شادی و ارتعاشات احساس غم و اندوه هر دو در یک لحظه بر روی مغز تاثیر نمی‌گذارند. ممکن است شما همین الان شاد باشید. اما شاید یک ساعت بعد به فرکانس احساس استرس مبتلا شوید. پس احساس شادی و احساس استرس نمی‌توانند هر دو با هم بر روی مغز تاثیر بگذارند.

مغز به عنوان سیستم مرکزی عصبی، تا زمانی قادر است عملکرد خود را به نحو مطلوب انجام دهد که احساسات به اندازه به سمت آن سیگنال ارسال کنند. وقتی بیش از اندازه احساس ترس کنید، مغز سیگنال‌های بیشتری از ارتعاشات این احساس را دریافت می‌کند. پس دستور ترشح هورمون استرس را بیش از میزان نیاز بدن صادر می‌کند.

کاهش قدرت یادگیری

هورمون‌هایی که در نتیجه‌ی وجود احساسات منفی در بدن تولید می‌شوند، باعث از بین رفتن نورون‌ها می‌شوند. در نتیجه عملکرد قسمتی از مغز که مسئول حفظ اطلاعات، یادگیری و بخاطر آوردن اطلاعات است، مختل می‌شود. می‌بینید که با یک احساس مثل ترس یا استرس، حتی قدرت یادگیری خود را هم از دست می‌دهید.

Frequency of feeling-overwhelment
Frequency of feeling-overwhelment

پس یکی از نتایج تاثیر ارتعاشات احساسات افراط بر روی مغز از دست دادن قدرت کنترل بدن است. کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن، افزایش فشار خون، بالا رفتن کلسترول و قند خون هم از دیگر نتایج افراط و تفریط در احساسات است.

تاثیر زیاده روی در احساسات بر روی روان

احساسات چه مثبت باشند و چه منفی، باید به اندازه ایجاد شوند. وقتی به هیچ عنوان احساس استرس ندارید، به فردی بی‌مسئولیت تبدیل می‌شوید. احساساتی مثل استرس، ترس، عصبانیت، خشم، ناامنی، سرزنش خود، ناامیدی و هر احساس منفی دیگری که تاکنون نام آن را شنیده‌اید، اگر نباشند، ما به افرادی بی‌مسئولیت تبدیل می‌شویم.
تفریط در این احساسات ما را از حد تعادل خارج می‌کند. تا زمانی که خود را برای اشتباهاتی که داشته‌اید، سرزنش نکنید، آیا در آینده تصمیم به تغییر می‌گیرید؟ تا زمانی که کسی از درون شما را نقد نکند، آیا امیدی برای تغییر شما وجود دارد؟ بدون شک این شخص شما برای تغییرات در اولویت هستید.

احساسات منفی مثل موتور محرکه می‌مانند که شما را به سمت جلو حرکت می‌دهند. اگر در کلاس درس معلم سخت‌گیر نباشد و دانش‌آموزان را به حال خود رها کند، آیا باز هم شانسی برای موفقیت همه‌ی دانش‌آموزان وجود دارد؟ احساسات منفی مثل راهنما و معلمی سخت‌گیر هستند. اما تا زمانی اینگونه عمل می‌کنند که سخت‌گیری‌شان به اندازه باشد.

افراط و تفریط و احساسات منفی

معلمی که به دانش‌آموز خود آسیب جسمانی برساند، آیا می‌تواند او را به فرد موفقی تبدیل کند؟ زیاده روی در هر کاری می‌تواند نتیجه‌ی برعکس بدهد. افراط و تفریط در احساسات منفی نیز به همین منوال است. حتی احساسات مثبت ما نیز نباید افراط باشند.

شادی افراط باعث هیجان می‌شود. اگر هورمون‌های شادی مثل سروتونین در طولانی مدت ترشح شوند، خطر دیابت، چاقی و بیماری قلبی را به دنبال دارند. حتی نمی‌توان گفت اگر همیشه در موقعیت‌های شاد و هیجان انگیز قرار بگیرید، حتماً فرد سالم‌تری خواهید بود.

ارتباط فرکانس احساس افراط و قانون جذب

فرکانس احساس افراط می‌تواند سرنوشت شما را تحت تاثیر قرار دهد. این گفته را ما نمی‌گوییم. بلکه قانون جذب می‌گوید. این قانون با تاکید بر چند عامل معتقد است که زیاده روی در بروز برخی از احساسات، سرنوشت شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این عوامل عبارتند از:

1- عمق، پیچیدگی و شدت احساسات

وقتی صحبت از زیاده‌روی احساسات می‌شود، عمق، پیچیدگی و شدت احساسات در همه یکسان نیست و سطوح مختلفی دارد. بالا و پایین کردن احساسات باعث می‌شود تا همیشه احساسات زنده بمانند. اگر احساسات یکسان و راکد بماند، زندگی بدون هیجان می‌ماند.

عمق و شدت، میزان وابستگی و اهمیت شما برای احساسات را نشان می‌دهد. بسیاری از ما در یک لحظه هیجان زده می‌شویم و با دیدن یک فیلم از یک پلیس وظیفه شناس احساسی شده و آرزو می‌کنیم کاش در آینده پلیس شویم. این احساس زودگذر و موقتی است. پس عمق و شدت زیادی ندارد و در نتیجه در قانون جذب هم نمی‌تواند نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد.

احساسات باید پایدار و همیشگی باشند تا ارتعاشات آن‌ها بر روی سرنوشت تاثیر بگذارد. اگر برای مدت کوتاهی به شدت مضطرب شدید، به این معنا نیست که آینده‌ی شما تحت تاثیر فرکانس این احساس لحظه‌ای قرار می‌گیرد.

2- حساسیت عمیق و همدلی در احساسات

وقتی در یک احساس زیاده‌روی می‌کنید، تنها زمانی ارتعاشات آن آینده‌ی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد که دیگران هم از آن تاثیر بگیرند. برای مثال زمانی که استرس شما به اطرافیان هم انتقال پیدا می‌کند، نشان‌دهنده افراط بودن آنست. پس چنین احساس افراطی اگر همیشگی و پایدار باشد، به طور کلی سرنوشت شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
به طوری که ترس از ورود به اجتماع، استرس از شروع یک کار، احساس شدید ناامیدی و افسردگی شما را از موفقیت، فرسنگ‌ها دور می‌کند.

تاثیر فرکانس احساس افراط بر روی سلامت بدن

فرکانس احساسات افراط بر روی احساس استرس تاثیر می‌گذارد. گفته می‌شود که انرژی افراط که در نتیجه‌ی تاثیر فرکانس احساسات افراط تولید می‌شود، می‌توان باعث بروز علائم رایج اختلال اضطراب شود. وقتی کسی افراط در یک احساس زیاده‌روی می‌کند، انرژی عصبی افزایش می‌یابد.

در واقع تاثیر فرکانس این سطح از احساسات زمانی مشخص می‌شود که شما آنقدر هیجان دارید که همه چیز را خیلی سریع انجام می‌دهید (چه زمانی که می‌ترسید و چه زمانی که شاد هستید). در هر شرایطی که احساس افراط داشته باشید، فقط به دنبال اتمام کار و سپس رفتن به دنبال کار بعدی هستید.

بی‌خوابی

زیاده‌روی در احساسات باعث بی‌خوابی می‌شود. وقتی افراط خوشحالید، از شدت شادی و هیجان خواب به چشم‌تان نمی‌آید. وقتی هم که افراط ناراحت و افسرده هستید، باز همین حالت برای شما ایجاد می‌شود. زیرا در همان چند دقیقه، ذهن شما میلیون‌ها کیلومتر در حال حرکت است. در واقع زیاده‌روی در احساسات (مثبت و منفی) می‌تواند سلامت بدن را تحت تاثیر قرار دهید.

عصبانیت

با وجود احساسات زیاد در ذهن، انرژی بدن شما افزایش می‌یابد. پس یا به فریاد زدن و یا دویدن نیاز پیدا می‌کنید. در زمان استرس افراط، ترجیح می‌دهید با عصبانیت و داد و فریاد کردن انرژی تجمع یافته‌ی درون سلولی را تخلیه کنید.

شباهت مصرف مواد مخدر و فرکانس احساس افراط

مصرف مواد مخدر همین بلا را به یکباره بر سر مغز می‌آورد. مصرف کنندگان بعد از مصرف مقدار کمی قرص روان‌گردان یا مواد مخدر احساس انرژی افراطی می‌کنند. پس کارهای غیرعادی می‌کنند. برخی از این داروها آنقدر انرژی درون سلولی را افزایش می‌دهد که فرد ممکن است ارتفاع 20 متری را 2 متر ببیند و تصور کند می‌تواند از آن بپرد.
حالا می‌بینید که زیاده‌روی در احساسات چه بلایی بر سر جسم می‌آورد؟

حفظ تعادل در احساسات

افراط و تفریط در احساسات شما را از یک فرد نرمال به فردی غیرعادی تبدیل می‌کند. اگر شدت، عمق و پایداری احساسات افراط ادامه پیدا کند، بدون شک می‌تواند باعث بروز انواع بیماری‌های روانی و روحی شود. پس لازم است قبل از بروز هرگونه مشکل، تعادل را در احساسات خود رعایت کنید. به همین دلیل 2 نکته‌ی زیر را به شما توصیه می‌کنیم:

بیش از حد به یک موضوع فکر نکنید

وقتی افراط یک موضوع ( خوب یا بد) ذهن شما را به خود مشغول کند، باعث بروز احساسات افراط می‌شود. وقتی افراط به موضوعات خوشحال کننده هم فکر کنید، همین مشکل برای شما ایجاد می‌شود. پس باید تفکرات خود را کنترل کنید. یک موضوع هر چقدر هم خوشایند باشد، باید بعد از چند ساعت آن را عوض کنید.

احساسات منفی و مثبت را با هم تعویض کنید

وقتی مبتلا به افراط به یک احساس هستید، فوراً جای آن را با یک احساس مخالف عوض کنید. برای مثال قصد سرمایه‌گذاری در بازار بورس را دارید. پیش‌تر یکی از دوستان شما در بازار بورس سود زیادی برد. اکنون شما هم با احساس خوبی که دارید، قصد سرمایه‌گذاری دارد.

اگر فقط در این مورد احساس هیجان و شادی داشته باشید، ممکن است نتوانید عاقلانه تصمیم بگیرید و در بازار بورس شکست بخورید. پس در زمانی که احساس شادی می‌کنید، کمی هم بدبینانه به موضوع نگاه کنید. دو نگاه متضاد می‌تواند به شما کمک کند تا جوانب مثبت و منفی را در نظر گرفته و منطقی‌تر تصمیم بگیرید.

سخن پایانی درباره فرکانس احساس افراط

فرکانس احساس افراط و ارتعاشات آن تاثیرات مخربی روی روح و جسم شما داره. پس نه درباره مساله ای بیش از اندازه ناراحت و نه بیش از اندازه خوشحال بشید. همیشه تلاش کنید تعادل رو در احساست خودتون حفظ کنید تا جسمی سالم و روحی قوی داشته باشید. برای خواندن سایر فرکانس احساسات مانند فرکانس احساس اشتیاق کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *