فرکانس احساس عشق (love) یکی از احساسات مثبت به شمار میرود. این احساس قدرتمند، تغییر دهندهی زندگی و بسیار پیچیده است. همهی ما در یک مقطع از زندگی خود احساس عشق را تجربه میکنید. نکتهی جالبی که در مورد عشق وجود دارد، اینست که هنوز توضیح مشخصی از سوی روانشناسان برای آن ارائه نشده است. البته این دانش سعی دارد تا نحوهی چگونگی شکلگیری و تاثیر فرکانس آن بر روی مغز و بدن را بررسی کند. اگر میخواهید بیشتر در مورد ارتعاشات احساس عشق بدانید، تا انتهای این مطلب با ما همراه شوید.
فرکانس احساس عشق چیست؟
عشق به احساسی عمیق گفته میشود که تمام حواس و تمرکز شما را به سمت یک نفر متمرکز میکند. عاشق شدن به معنای واقعی کلمه باعث میشود تا به گونهای رفتار، فکر و صحبت کنید که طرف مقابل میخواهد. حتی لباس پوشیدن شما هم تحت تاثیر این احساس قرار میگیرد. عشق با احساسات پیچیده و پرتلاطم همراه است که بر روی مغز تاثیرات عمیق میگذارد. شدت این تاثیرگذاری تا حدی است که مناطق خاصی از مغز را دگرگون میکند.
محققان علم روانشناسی معتقدند وقتی فردی عاشق میشود، مواد شیمیایی (هورمون) مرتبط با پاداش این احساس در بدن افزایش مییابد. به همین دلیل است که افراد عاشق احساس خوشبختی میکنند. اگر شدت این احساس زیاد باشد، به همان میزان هورمونهای شادی (دوپامین) در بدن افزایش مییابد. به همین دلیل است که افراد احساسی و عاشق قدرت پذیرش هیچ حرفی خلاف احساس شان را ندارند.
روانشناسان معتقدند که نحوهی تاثیرگذاری عشق بر روی مغز در افراد با هم متفاوت است. جنسیت، رفتارها و هنجارهای اجتماعی بر روی نحوهی بروز احساس عشق تاثیرگذار است.
تاثیر فرکانس احساس عشق بر روی رفتار و سایر احساسات
فرکانس احساس عشق میتواند سایر احساسات و رفتار ما را تحت تاثیر قرار دهد. از جمله تغییراتی که در نتیجهی عاشق شدن در رفتار ایجاد میشود، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این احساس اعتیادآور است
وقتی که شما عاشق میشوید، قسمت دوپامینی مزولیمبیک درگیر میشود. این منطقه زمانی که یک فرد داروی اعتیادآور حاوی مورفین مصرف میکند، فعال میشود. پس جای شگفتی نیست وقتی هم احساس عشق میکنید، این قسمت فعال شود. وقتی این قسمت فعال میشود، شما احساس سرخوشی اعتیادآوری دارید و به همین دلیل است که احساس درد نمیکند.
فرکانس احساس عشق آنقدر قدرتمند است که مانع از رسیدن سیگنالهای درد به مغز میشود. در واقع سطح نخاع را مسدود میکند.

قادر به فکر کردن در مورد موضوعات دیگر نیستید
یکی دیگر از تاثیرات مهم ارتعاشات احساس عشق، تمرکز بر روی همان موضوع خوشایند است. به همین دلیل است که اگر در سنین نوجوانی یا اوایل جوانی عاشق شوید، قدرت تمرکز خود را از دست میدهید. زمانی که فرد درگیر عشق نیست، میتواند روابط خود را با برنامهریزی و متعادل پیش ببرد.
اما به محض اینکه درگیر احساس عشق میشود، دیگر نمیتواند جلوی فکر کردن خود دربارهی موضوع محبت را بگیرد. تمام زندگی او در حیطهی معشوق میچرخد و قدرت تصمیمگیری و فکر کردن به سایر امور مهم زندگی را از دست میدهد. مدام به این فکر میکند چه چیزی بپوشد، چه کاری انجام دهد و با معشوق خود به کجا برای سرگرمی برود. به طور ناخودآگاه به جای عبارت «من» از «ما» استفاده میگیرد. زیرا طرف مقابل را بخشی از آیندهی خود به حساب میآورد.
داشتن احساس آزادی
احساس عشق به آدمها حس آزادی میدهد. اگر شما این احساس را داشته باشید، میتوانید عمیق درک کنید، بپذیرید و تحسین کنید. قبلاً احساس میکنید جهان مدینه فاصله است و همه چیز همانطور که انتظار دارید، پیش میرود. احساس استقلال فکری و عملی دارید.
داشتن تفکر مثبت
فرکانس احساس عشق باعث میشود تا نقاط مثبت را به راحتی ببینید. شادی و احساس خوب تفکرات خوب را نیز تقویت میکند. اگر چه این تفکرات مثبت هستند که باعث ایجاد احساسات خوب و از جمله عشق میشوند، اما متقابلاً احساس عشق قدرت تقویت این تفکرات را نیز دارد. به همین دلیل است که نسبت به کارهایی که قبلا از آنها لذت نمیبردید، اکنون احساس بهتری دارید.
افزایش انرژی
احساس عشق انرژی درون سلولی را افزایش میدهد. میزان تاثیر فرکانس احساس عشق بر روی افزایش انرژی بدن بیش از هر احساس مثبت دیگری است. قدرت بدنی شما به طرز شگفتانگیزی افزایش مییابد. به طوری که قادرید کارهایی را که قبلاً قادر به انجام آن نبودید، حالا آن را بر عهده بگیرید.
افزایش احساس امنیت
یکی دیگر از تاثیرات احساس عشق بر روی ذهن و زندگی، افزایش حس امنیت است. البته این نتیجه بیشتر بر روی زنان دیده میشود. آنها وقتی به جنس مخالف عشق میورزند، خود را در کنار او میبینند و احساس راحتی و آرامش بیشتری دارند. در واقع آنها طرف مقابل را یک پناهگاه فرض میکنند. احساس ترس از بین میرود.
تاثیر فرکانس احساس عشق بر روی بدن
همانطور که اشاره کردیم احساس عشق باعث افزایش انرژی بدن میشود. این انرژی هورمون سروتونین و دوپامین را در بدن افزایش میدهد. پس سیستم ایمنی بدن قدرتمندتر از قبل عمل میکند. از سوی دیگر ارتعاشات این احساس بر روی سلولهای بدن تاثیر میگذارد.
بدن به دلیل دریافت سیگنالهای خوشایند از طریق مغز، قدرتمندتر می شود. البته محققان معتقدند تاثیر فرکانس احساس عشق بر روی زنان با مردان کمی تفاوت دارد. زنان کمتر از مردان از نظر جسمی دچار تغییر میشوند. بیشتر در آنها احساسات و عواطف دگرگون شده و آنها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در حالیکه مردان وقتی عاشق میشوند، قدرت جسمانی آنها افزایش مییابد. البته این قانون در مورد همه یکسان نیست و استثناهایی نیز در این نتیجهگیری وجود دارد. اما به هر حال با وجود تفکر مثبت و حس خوشایند، هم زنان و مردان در زمان تجربهی حس عاشقی قدرت بیشتری برای انجام امور روزانه دارند. در زنان به دلیل درگیر شدن ذهن بر روی موضوع عشق، کمی بیحوصلگی هم ایجاد میشود.
از سوی دیگر حس عشق با بیثباتی عاطفی و فیزیولوژیکی نیز همراه است. زیرا باعث بیخوابی، از دست دادن اشتها، افزایش استرس و نوسانات رفتاری میشود. در همین زمان ضربان قلب نیز افزایش مییابد.
ارتباط بین فرکانس احساس عشق و قانون جذب
عشق زمانی ایجاد میشود که در آن موقعیت قرار گرفته باشید. در واقع این احساس حتی با تفکرات مثبت هم ایجاد نمیشود. شما اگر روزها به یکی از سیلبریتیهای سینما فکر کنید، شاید به مرحلهی دوست داشتن برسید، اما احساس عشق را در این مورد تجربه نمیکنید. اما وقتی چند بار با کسی که به او علاقهی شدید دارید، به بیرون رفته و تجربهی یک صحبت دوستانه را داشته باشید، به تدریج این احساس در شما شکل میگیرد.
در واقع ابتدا تفکر، سپس تجربه و بعد احساس عشق ایجاد میشود. در عین حال عشق در تقویت افکار مثبت و حس شادی تاثیرگذار است. با وجود افکار مثبت هم قانون جذب به گونهای عمل میکند که انتظارش را دارید. در این رابطه چارلز هانل میگوید: «تلفیق اندیشه و عشق، قدرت مقاومتناپذیر قانون جذب را تشکیل میدهد».
از نظر روانشناسان مثبتگرا و طرفدار قانون جذب، در عالم هستی هیچ قدرتی بزرگتر از قدرت عشق وجود ندارد. این احساس بالاترین ارتعاشاتی است که یک انسان میتواند منتشر کند. اگر انسانها بتوانند هر احساسی را با عشق مخلوط کنند و یا هر کسی یا چیزی را دوست داشته باشند، آنگاه زندگی بر وفق مرادشان میشود.
احساس عشق باعث افزایش کنترل احساسات و افکار منفی میشود. مارسی شیموف (روانشناس مثبتگرا) در این مورد معتقد است: «زمانی که شما این موضوع را میفهمید و بر افکار و احساسات خود چیره شوید، آن وقت متوجه میشوید که چگونه وقایع زندگیتان را بسازید و این لحظهی آزادی و قدرت شماست».
به طور کلی خاطرات خوشایند، طبیعت، موسیقی زیبا و تمام چیزهایی که میتوانند حس خوبی را در ذهن ایجاد کنند، تغییردهندهی زندگی هستند که بلافاصله فرکانس شما را تغییر میدهند. احساس عشق پدیدآورندهی همهی این احساسات خوب است.
تاثیر ارتباط فرکانس احساس عشق بر موفقیت
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره کردیم احساس عشق میتواند تمرکز شما را بر روی موضوع مورد علاقه زیاد کند. وقتی جنس مذکر یا مونث عاشق میشود، در همان زمان بیشتر وقت خود را صرف همین احساس میکند. در واقع بیشتر تمرکز بر روی موضوع عشق قرار دارد. اگر احساس توانمندی فرد زیاد باشد تا بتواند این احساس را به نحو درست کنترل کند، میتواند به سایر امور زندگی نیز بپردازد.
اگر احساس عشق تخریبگر بود، قاعدتاً هر کسی که عاشق میشد، یا باید شکست میخورد و یا از زندگی عقب میماند. در حالی که نمونههایی از افراد موفق نیز وجود دارد. در واقع این احساس میتواند به موفقیت و یا شکست منجر شود. قدرت کنترل فرد برای مدیریت این احساس نقش تعیین کنندهای دارد. ارتعاشات احساس عشق آنقدر زیاد زیاد است که میتواند شما را به فردی بیش از حد احساسی تبدیل کند.
در نتیجه از واقعبینی فاصله میگیرید و این دلیلی برای تبدیل فرصت به بدشانی است. اما وقتی کنترل و مدیریت صحیح احساسات در شما وجود داشته باشد، فرکانس احساس عشق تاثیرات و نتایج مثبتی را به دنبال دارد.
تاثیر احساس عشق بر روی عملکرد مغز
محققان علم روانشناسی در سال 2005 تحقیقاتی را انجام دادند که نتیجهی آن شامل اولین تصاویر از مغز افراد مختلف بود. این آزمایش بر روی بیش از 2500 نفر انجام شد و همین تعداد اسکن مغزی بدست آمد. این افراد دو گروه بودند که جمعی از آنها سرشار از احساس عشق و گروه دیگری بدون این احساس بودند.
اسکن مغز افرادی که درگیر احساس عشق بودن نشان داد که مناطقی از مغز سرشار ا دوپامین میشود. وقتی کسی عاشق است، هورمونهای مرتبط مدار پاداش مغز را غرق میکند. سپس باعث انواع مختلفی از واکنشهای جسمی و عاطفی میشود. تاثیر فرکانس احساس عشق بر روی مغز به چندین شکل ظاهر میشود:
افزایش هورمون استرس
محققان علوم اعصاب معتقدند که در ابتدای احساس عاشقی سطح هورمونی استرس کورتیزول افزایش مییابد. به این دلیل که بدن را برای مقابله با بحران آماده کند.
با افزایش سطح کورتیزول، سطح سروتونین انتقال دهنده عصبی کاهش می یابد. به همین دلیل است که در دورهی عاشقی با افکار و احساسات متضاد شامل دلهره، اضطراب و استرس مواجه میشوید. سپس احساس شادی، مثبت اندیشی و حس استقلال بر روی ذهن احاطه میکند.
افزایش هورمون شادی
عاشق بودن همچنین مقادیر بالایی از دوپامین را آزاد میکند. این هورمون در واقع برای پاداش تفکرات مثبت ایجاد میشود و قادر است مدار پاداش را در مغز فعال کند. شما با کمک هورمون دوپامین میتوانید از احساس عشق لذت ببرید. جالب است بدانید مواد مخدر هم همین کار را میکنند و سطح هورمون دوپامین را در مغز افزایش میدهد. اما احساس عشق به طور طبیعی و به حد متعادل این کار را انجام میدهد. اما مواد مخدر میزان آن را تا حدی افزایش میدهند که فرد به آن معتاد میشود.
افزایش هورمون اکسی توسین و وازوپرسین
یکی دیگر از تغییراتی که فرکانس احساس عشق بر روی مغز ایجاد میکند، افزایش هورمون اکسیتوسین و وازوپرسین است. این هورمون در بارداری تولید شده و باعث افزایش حس مادری در بانوان میشوند. اکسی توسین لذت احساس عشق را در افراد افزایش میدهد. احساس رضایت، آرامش و امنیت از مهمترین نتایج افزایش این دو هورمون در بدن هستند.
مسدود کردن احساس منفی
فرکانس احساس عشق باعث میشود تا مسیر عصبی مسئول احساسات منفی مانند ترس و قضاوت اجتماعی را غیرفعال میکند. در واقع عشق میتواند قشر جلوی مغز را به هستهی اصلی مغز متصل کند که احساسات مثبت را تقویت میکند. این کار با کمک نورونها در هورمون اکسی توسین و دوپامین انجام میشود.
اما دستگاه عصبی که مسئول ارزیابی انتقادهای دیگران است، قدرت خود را از دست میدهد. به همین دلیل است که نیمهی خالی لیوان دیده نمیشود و در اصطلاح میگویند فرد عاشق کور است. زیرا او قسمت دریافت احساسات منفی خود را برای مدتی از دست میدهد.
سرانجام فرکانس احساس عشق چه میشود؟
محققان بر اساس تجاربی که از نمونههای زیادی از افراد بدست آوردهاند، معتقدند که احساس عشق میتواند برای همیشه دوام داشته باشد. اما ممکن است یک تا دو سال به اوج برسد و سپس بر روی غلتک بیفتد. در این مدت ممکن است شور و شوق آنقدر زیاد باشد که کل زندگی را تحت تاثیر قرار دهد.
در واقع بعد از گذشت نهایتاً دو سال سطح هورمون کورتیزول و سروتونین به حالت عادی باز میگردد. سپس فرد عاقلانهتر در برابر احساسات رفتار میکند و قادر است ارتعاشات احساس عشق را نیز کنترل و مدیریت کند.
به همین دلیل است که جوانانی که به صورت افراطی عاشق میشوند قدرت تصمیمگیری عاقلانه را از دست میدهند. اما بعد از چند سال عشق آنها فروکش کرده و حتی ممکن است به جدایی بینجامد. البته ما امیدوار هستیم که با افزایش احساس توانمندی و قدرت کنترل همه بتوانند این احساس را به کنترل خود درآورند.
برای مطالعه فرکانس احساس ناامنی کلیک کنید.