فرکانس احساس گناه چه تاثیری بر روان و بدن داره | راه‌های درمان

فرکانس احساس گناه

فرکانس احساس گناه و شرم معنایی شبیه به هم دارد که باعث واکنش مختلف بر روی مغز می‌شود. هر کسی حداقل چندین بار به احساس گناه و شرم مبتلا می‌شود. اغلب ما زمانی احساس گناه می‌کنیم که به کسی یا چیزی آسیب رسانده‌ باشیم. اگر چه این احساس می‌تواند راهنمای اخلاقی باشد. اما وجود بیش از حد آن به‌مرور زمان به زندگی، هویت، عملکرد مغز و آینده‌ی ما آسیب می‌رساند. زیرا هورمون استرس را در بدن آزاد می‌کند که باعث بروز رفتار غیر اجتماعی می‌شود.

محققان اعصاب و روان بر این نظر هستند که همه‌ی احساسات، اعم از مثبت و منفی، عملکرد تکاملی دارند و باعث بقای ما می‌شوند. احساس ذهن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در ادامه به شرح بیشتر فرکانس احساس گناه کردن و تاثیر آن بر زندگی می‌پردازیم. پس با ما همراه باشید.

احساس گناه چیست؟

احساس گناه (Guilt) اغلب بعد از وقوع یک حادثه‌ی ناگوار رخ می‌دهد. این احساس اگرچه گاهی دردناک می‌شود، اما وجود آن برای رشد روانی لازم و مهم است. چنانکه زیگموند فروید هم معتقد است با احساس گناه کردن، افراد خود را مجبور به پذیرش مسئولیت می‌کنند.

کارل یونگ هم معتقد است توسعه و رشد روانی و اخلاقی زمانی اتفاق می‌افتد که بتوانیم رفتار نادرست خود را اصلاح کنیم. در واقع به طور غیرمستقیم بر روی احساس گناه کردن تاکید دارد. احساس گناه کردن بخشی از پذیرش موقعیت افسردگی است و می‌تواند تجربیات عاطفی را به خوبی مدیریت کند.

احساس گناه راهی است که از طریق آن بتوانیم معیارها و ارزش‌های عمل نکرده‌ی خود پی ببریم. در واقع فرصتی برای تصدیق و تصحیح اشتباهات گذشته است. غالباً احساس گناه از گذشته باعث می‌شود تا اشتباهاتی را که انجام داده‌ایم بپذیریم و سپس آن را در آینده تکرار نکنیم.

احساس گناه از چه زمانی شروع می‌شود؟

احساس گناه مثل هر احساس دیگری با فرکانس همراه است که بر روی زندگی تاثیر می‌گذارد. فکر کردن به خطاها و اشتباهاتی که خود را در آن مقصر می‌دانیم، یک حالت درونی است. این احساس در ردیف احساسات منفی می‌گنج و شامل درد، رنج، اندوه و تنهایی است. 

البته هیچ تعریف دقیقی برای احساس گناه وجود ندارد. از آنجا که احساس گناه نیز مثل هر احساس دیگری حاوی فرکانس است، پس می‌تواند زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. این احساس از سنین کودکی آغاز می‌شود و در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد. 

احساس گناه مانع انجام کار مفید میشه

یکی از تاثیرات احساس گناه ، باز داشتن فرد برای انجام کارهای مفید است. اریکسون از جمله روانشناسانی است که به این موضوع پرداخته است. او معتقد است که کودکان در سنین 5 سالگی به بعد به دلیل احساس گناه می‌کنند. این احساس گناه را فروید به دلیل احساس نیاز جنسی آن‌ها ابراز کرده است. اما اریکسون معتقد است که کودکان با این احساس نیاز مقابله می‌کنند.

به طوری که می‌ترسند با اسباب‌بازی‌های خود بازی کنند. زیرا فکر می‌کنند ممکن است مرتکب یک عمل غیرقابل قبول شوند. آن‌ها رشد می‌کنند در حالی که این احساس گناه همچنان با آن‌ها باقی می‌ماند. اما راه‌هایی را برای مقابله با احساس گناه انجام می‌دهند. در همین زمان است که فرکانس احساس گناه خود را نشان می‌دهد.

احساس گناه مستقیماً از این فکر ناشی می‌شود که شما خود را مسئول بدبختی شخص دیگری بدانید. حالا ممکن است اصلاً شما مقصر نباشید و یا ممکن است در این کار تقصیر زیادی هم بر عهده‌تان نباشد.

افرادی که احساس گناه را به صورت مزمن تجربه می‌کنند؛ بیشتر تحت رنج قرار می‌گیرند. این شدت از احساس گناه، بیشتر به دلیل تفسیرهای اشتباه ایجاد می‌شود. 

چرا احساس گناه می‌کنیم؟

دلایل مختلف زیادی وجود دارد که باعث می‌شود فرد احساس گناه کند. و این احساسات می‌تواند ناشی از یک رویداد، موقعیت و یا شخص باشد.به عنوان مثال، برخی افراد “گناه بازمانده” دارند. بدین معنا وقتی شخصی که از یک رویداد جان سالم به در برد، وقتی دیگران فوت کنند، احساس گناه می‌کند. به عنوان مثال، یک نفر در یک تصادف رانندگی بوده که دوستان یا خانواده‌ی او زنده نمانده‌اند، اما او زنده مانده است. بنابراین او از اینکه خودش زنده مانده ام دیگران فوت کرده‌اند، احساس گناه می‌کند.

همچنین ممکن است فرد نسبت به کاری که انجام داده است، احساس گناه کند. به عنوان مثال، شما کاری غیرقانونی انجام داده‌اید و در مورد آن احساس گناه می‌کنید. این نوع گناه معمولاً همراه با شرم است. بنابراین به جای اینکه آنچه را که اشتباه انجام داده‌اید، سعی دارید آن را پنهان کنید. برخی از افراد هم ترجیح می‌دهند با احساس گناه زندگی کنند تا اینکه اشتباهات خود را بپذیرند. 

ممکن است برخی از افراد نسبت به یک رفتار یا یک کار خاص که انجام می‌دهند، احساس گناه کنند. اما در چنین حالتی فرد می‌تواند از انجام آن دست بکشد. افراد دیگر نسبت به عیوب خود احساس گناه می‌کنند. 

Frequency of feeling-guilty-
Frequency of feeling-guilty-

به طور خلاصه، دلایل احساس گناه را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • تمرکز روی اعمال یا کردار گذشته
  • دانستن این موضوع که آثار اقدامات گذشته قابل تغییر نیست.

تاثیر فرکانس احساس گناه بر روی بدن

شاید فکر کنید احساس گناه یک احساس معنوی و روحی است که ارتباطی با جسم ندارد. در حالی‌که جسم ما با افکار و احساساتمان ارتباط دارد. مغز از فرکانس احساسات دستور می‌گیرد. در واقع ارتعاشات احساسات ما به مغز سیگنال ارسال می‌کنند. سپس مغز براساس این سیگنال‌ها، مدیریت بدن را انجام می‌دهد.

حس گناه زندگی را کوتاه میکند

وقتی احساس گناه می‌کنید، حتی قلب هم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. براساس یک تحقیق که در سال 2014 در مرکز پزشکی Presbyterian-Columbia در نیویورک بر روی بیمارانی صورت گرفت که احساس گناه می‌کردند. مشخص شد احساس گناه می‌تواند زندگی شما را کوتاه کند.

ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن

همچنین این احساس منفی که با شرم، اندوه، انزوا و استرس همراه است، باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن می‌شود. همچنین این تحقیقات نشان داد که فرکانس احساس گناه باعث افزایش سطح کورتیزول در بدن می‌شود. این هورمون استرس است که بدن برای پاسخ به تهدیدات خارجی آن را تولید می‌کند.

افزایش فشار خون

اما وقتی بیش از حد هورمون تولید شود، فشارخون را افزایش می‌دهد. از سوی دیگر خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، دیابت، افسردگی و اضطراب را به دنبال دارد.

بی قراری

مطالعات نشان می‌دهد که ارتعاشات احساسات و افکار منفی (از جمله احساس گناه کردن) می‌توانند هورمون‌های استرس، آدرنالین و کورتیزول را در بدن بالا ببرند. این هورمون‌ها در هنگام مواجهه با تهدید یا یک واقعه استرس‌زا به واکنش بدن کمک می‌کنند. مشکل این است که وقتی این هورمون‌ها زیاد تولید شوند، بدن بی‌قرار و تحریک پذیر می‌شود. 

تپش قلب

زیرا در این زمان نورون‌های انتقال دهنده‌ی پیام از بین می‌روند. پس ضربان قلب افزایش می‌یابد. اسید معده بیشتر می‌شود. بی‌اشتها می‌شود. زخم معده و حتی التهاب تمامی بدن از نتایج افزایش بیش از حد هورمون‌های مذکور است. این هورمون‌ها نیز در اثر فرکانس احساس گناه کردن تولید می‌شوند.

تاثیر فرکانس احساس گناه بر روی روان

مطالعات نشان می‌دهد احساس گناه می‌تواند بر سلامت روان هم تاثیر بگذارد. اینکه گناه چگونه بر ذهن شما تأثیر می‌گذارد، با افکار شما ارتباط دارد. تحقیقات نشان می‌دهد احساس گناه باعث افزایش تفکر منفی می‌شود. اگر فردی قبلاً از افسردگی رنج می‌برد، این وضعیت تشدید می‌شود.

 هنگامی که فرد در حالت افسردگی قرار دارد و همچنین با احساس گناه می‌جنگد، این موضوع منجر به افت بیماری روحی می‌شود. این افراد عقاید منفی را مدام با خود مرور می‌کنند. عزت نفس‌شان کمتر از قبل می‌شود. در نتیجه افسرده‌تر از گذشته می‌شوند.

تاثیر فرکانس احساس گناه بر روی قانون جذب

داشتن افکار مثبت باعث داشتن جسمی سالم‌تر می‌شود. هر چقدر شادتر و بانشاط‌تر باشید، جسم سالم‌تری هم خواهید داشت. ثابت شده‌است افکار منفی و فشار روحی به‌طور جدی باعث کاهش عملکرد مغز و بدن می‌شود. چرا که احساسات و افکار هستند که به طور مداوم در حال سازماندهی و بازسازی بدن ما هستند.

حالا با این پیش مقدمه به نظرتان وقتی اسیر احساس گناه می‌شوید، قدرتی برای فکر کردن، تصمیم‌گیری درست و زندگی عاقلانه هستید؟ آیا وقتی جسم و روان تحت تاثیر احساس اندوه، استرس، ترس و شرم می‌شود، شما می‌توانید برای دستیابی به آرزوهایتان تلاش کنید.


قانون جذب می‌گوید شما باید افکار سالم و احساسات مثبت داشته باشید. در این صورت آینده‌ی زیبایی در انتظارتان خواهد بود. پس ارتعاشات احساس گناه می‌تواند قانون جذبی که انتظارش را دارید، خنثی کند. در عوض آینده‌ی ناامیدکننده‌ای را در مقابلتان قرار دهد.

برای مطالعه فرکانس احساس ناامیدی کلیک کنید.

راه‌هایی برای متوقف کردن ارتعاشات احساس گناه

با توجه به تاثیرات منفی که ارتعاشات احساس گناه بر روی روح و روان و جسم شما دارد، باید برای متوقف کردن آن اقدام کنید. چند توصیه‌ی زیر می‌تواند به شما کمک کند تا این احساس را درمان کنید و به حد نرمال برسانید.

کمک به دیگران برای جبران احساس گناه

یکی از دلایلی که بیشتر مردم احساس گناه می‌کنند، آسیب رساندن به دیگران است. اگر می‌دانید دلیل این احساس منزجر کننده چیست، بهتر است برای برطرف کردن آن اقدام کنید. اگر به کسی آسیب رسانده‌اید، غرور خود را کنار بگذارید. فرکانس‌های احساس گناه زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پس ارزش این را دارد که بخاطرش غرور خود را کنار بگذارید.

آنچه اتفاق افتاده را بپذیرید

زندگی کوتاه است و به هر حال، شما نمی توانید زمان را برگردانید. اگر دلیل احساس گناه به برخی از وقایع گذشته بر‌می‌گردد، بهتر است آن را فراموش کنید. اگر فرصتی برای جبران باقی مانده است، وقت را از دست ندهید. همین حالا برای جبران اقدام کنید. اما اگر اتفاقات رخ داده شده به هیچ عنوان قابل تغییر نیستند، باید بپذیرید. برای مثال وقتی کسی در اثر یک حادثه جان سالم به در می‌برد. اما اطرافیان یا دوستان او فوت می‌کنند و نمی‌تواند آن‌ها را به این دنیا برگرداند. پس بهترین کار این است که وضعیت روحی خود را بهبود ببخشید و گذشته را بپذیرد.

در واقع شما باید چشم انداز خود را تغییر دهید و بپذیرید که نمی‌توانید آنچه را اتفاق افتاده است، تغییر دهید. با این روش، می‌توانید افکار و احساسات منفی خود را برطرف کنید.

به دنبال شواهد باشید

گاهی ما بدون دلیل اسیر احساس گناه کردن می‌شویم. در واقع ممکن است اصلا در آن کار هیچ مسئولیتی بر عهده‌ی ما نباشید. برای مثال پدری که هر چقدر تلاش می‌کند تا رفاه و آرامش را برای فرزندان و خانواده‌اش فراهم کند اما موفق نمی‌شود. این پدر مدام احساس شرم و گناه دارد. در حالی‌که ممکن است وضعیت و شرایط هم در آن نقش داشته باشند. برای مثال تورم، بیکاری، پایین بودن دستمزد و گرانی هم عواملی هستند که باعث می‌شوند این فرد نتواند مسئولیت خود را به درستی انجام دهد. 

از خود بیشتر قدردانی کنید

سرزنش بیش از حد خود باعث بروز احساس گناه کردن می‌شود. سپس ارتعاشات این احساس تمامی زندگی شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پس بهترین کار برای متوقف کردن فرکانس احساس گناه کردن کنار گذاشتن سرزنش درونی است. باید بیشتر به خود توجه کنید.

در پایان روز کارهای مفید خود را مرور کنید. هر روز کار مفید را بر روی کاغذ بنویسید و در پایان هفته آنچه را که نوشته‌اید، بخوانید. بدون شک خواندن این کارهای مفید باعث می‌شود تا دید مثبت‌تری نسبت به خود داشته باشید. احساس سرزنش هم از بین می‌رود و کمی به خود امیدوار می‌شوید.

محدود کردن تفکر “سیاه و سفید

وقتی کسی همیشه به همه‌ی موضوعات و خصوصیات خودش دید سفید داشته باشد، خودبین می‌شود. این مرض خودخواهی را به دنبال دارد. اما وقتی همه چیز را سیاه ببینید، به ارتعاشات احساس گناه کردن گرفتار می‌شوید. زیرا مدام فکر می‌کنید فرد کاملی نیستید. همسر خوبی برای شوهرتان نبوده‌اید. پدر خوبی برای فرزندان خود نبوده‌اید. اصلا شاید بدترین فرد روی کره زمین باشید.

برای درمان تفکر سیاه و سفید، باید تفکر خاکستری و بینابین داشته باشید. تلاش‌های خود را منصفانه قضاوت کنید. به هر حال هر کسی در زندگی نقاط منفی زیادی دارد.

آیا شما به طور کلی و یا هیچ چیز در مورد وضعیت فکر می‌کنید؟ آیا فکر می‌کنید اگر شریک کاملی نیستید (یا دختر یا والدین هستید) باید بدترین فرد روی کره زمین باشید؟ سعی کنید خاکستری را در بین تمام سیاه و سفیدهای آن پیدا کنید. راه های دیگر برای دیدن وضعیت را در نظر بگیرید. سعی کنید تلاش های خود را در زمینه قضاوت کنید، نه اینکه همیشه انتظار کمال را داشته باشید.

برای مطالعه سایر فرکانس احساسات کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *