فرکانس احساس غم و اندوه | 5 مرحله گذر از غم و راه درمان

فرکانس احساس غم و اندوه

فرکانس احساس غم و اندوه در اثر اتفاقات ناگوار رخ می‌دهد، تاثیر زیادی بر روی زندگی بر جا می‌گذارد. به طور کلی ارتعاش غم باعث اختلال در سیستم ایمنی، افزایش فعالیت آدرنال، بروز اختلالات روانی و حتی افسردگی می‌شود. به طور کلی این احساس در بلند مدت قادر است رویه‌ی عادی زندگی را مختل کند. به‌همین دلیل است که باید با آن آشنا شوید و هر چه سریع‌تر آن را کنترل کنید.

فرکانس احساس غم و اندوه چطور عمل می‌کند؟

هر اختلال روانپزشکی می‌تواند باعث استرس و دلهره شود. فرکانس اندوه هم یکی از این اختلالات است که گاهی ممکن است به اوج برسد. شایع‌ترین نتایج غم و اندوه، حالت اضطراب، سندرم هراس افسردگی دو قطبی است. این حالت‌ها با یکدیگر همزیستی و همپوشانی دارند. یعنی در صورت بروز یکی از این علائم، سایرین هم شروع می‌شود.

اما شاید برای شما هم سوال باشد که ارتعاشات اندوه چطور شما را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؟ اندوه یک صورت پیچیده‌از احساساتی مانند غم، عصبانیت، احساس گناه، نگرانی، ناامیدی و پریشانی است. این حالت زمانی بروز می‌کند که یک اتفاق غیرمنتظره رخ می‌دهد. مغز برای پاسخ طبیعی به این فاجعه‌ی بیرونی، هورمون غم و اندوه را تولید می‌کند. برای مثال فردی که یکی از نزدیک‌ترین دوستان خود را از دست می‌دهد، به چنین حالتی مبتلا می‌شود. 

فرکانس احساس غم و اندوه بر مردم از راه‌های مختلفی تاثیر می‌گذارد. طبق یک مطالعه‌ی صورت‌گرفته، مشخص شد که برخی از افراد ممکن است علاقه‌ی خود را نسبت به فعالیت‌هایی که در گذشته از آن لذت می‌بردند، از دست بدهند. برای مثال نسبت به خوردن و خوابیدن بی‌میل شوند. در برخی از افراد مغز عملکرد خود را برای تمرکز و تصمیم‌گیری از دست می‌دهد. ارتعاشات غم حتی جسم را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. به طوری که احساس خستگی، حساسیت نسبت به سر و صدا و احساس درد بیشتری دارید. البته بحران‌های دیگری هم در نتیجه‌ی احساس اندوه ایجاد می‌شود. 

مطالعه فرکانس احساس قدرت در سایت عادل دمیرچی

غم و اندوه هویت شما را عوض میکند!

دکتر لیزا شولمن استاد وقف عصب شناسی در دانشکده دانشگاه مریلند در این رابطه معتقد است که غم و اندوه حتی بر روی هویت افراد درگیر هم تاثیرات منفی بر جا می‌گذارد. به طوری که قبل از اتفاقات ناگوار، خود را به گونه‌ای شاد به اطرافیان معرفی می‌کنند. اما همین‌ که به درد و رنج گرفتار می‌شوند، داستان زندگی خود را با توجه به تاثیرات غم و اندوه توضیح می‌دهند.

به طور کلی اندوه می‌تواند احساسات مختلف را به چالش بکشد. این احساسات شامل شادی، میل به ارتباط، دوست داشتن، تعامل و … است. 

فرکانس احساس غم و اندوه چه مراحلی را پشت سر می‌گذارد؟

مخرج مشترک بین انواع غم و اندوه، ضرر است. در واقع یک اتفاق ناگوار است که باعث بوجودآمدن این فرکانس احساسی می‌شود. وقتی در خانواده‌ای یکی از اعضاء از دست می‌روند، وضعیت تأسف‌باری و اندوهگینی بین اعضا شروع می‌شود. این وضعیت از لحظه‌ی شنیدن خبر آغاز می‌شود.

در یک پژوهش مشخص شد اگر افراد از قبل آمادگی شنیدن خبر ناگوار را داشته‌باشند، کمتر به ارتعاش احساسی اندوه مبتلا می‌شوند. در این رابطه جورج بنانو، استاد روانشناسی بالینی در کالج معلمان دانشگاه کلمبیا در نیویورک و نویسنده‌ی کتاب The Other Side of Sadge می‌گوید: «گاهی اوقات افرادی را می‌بینیم که قبل از مرگ یکی از عزیزان خود تلاش زیادی می‌کنند. بعد از آن هیچگونه احساس غم و اندوه نمی‌کنند و راحت‌تر با مسئله‌ی مرگ آن‌ها کنار می‌آیند. در واقع آن‌ها احساس می‌کردند عزیزشان را قبل از مرگ از دست داده‌اند».

Frequency of feeling sad
Frequency of feeling sad

در واقع علم جدید ثابت کرده‌است که اگر افراد قبل از وقوع حوادث ناگوار، مغز خود را برای شنیدن این اخبار و حوادث آماده‌کنند، آسیب کمتری به آن‌ها می‌رسد. با این وجود هیچکس نمی‌داند در فردا و یا در ماه آینده چه اتفاقی می‌افتد. از سوی دیگر قانون جذب به ما می‌گوید از فکر کردن به حوادث منفی بپرهیزیم. زیرا فکر کردن می‌تواند وقوع آن‌ها را محتمل‌تر کند.

5 مرحله فرکانس احساس غم و اندوه

الیزابت کوبلر راس یکی از روانپزشکانی است که 5 مرحله را برای فرکانس غم و اندوه برشمرده است که عبارتند از:

  1. مرحله‌ی انکار که همه سعی دارند اخبار بد را منکر شوند و آن را نپذیرند.
  2. عصبانیت دومین مرحله‌ی واکنش مغز نسبت به موضوعات اندوهبار است.
  3. چانه‌زنی برای تغییر وضعیت هم مرحله‌ی سوم از فرکانس احساس غم و اندوه است.
  4. افسردگی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد به این نتیجه برسد هیچ راهی برای تغییر شرایط ندارد.
  5. در نهایت افراد با فرکانس اندوه کنار می‌آیند و آن را می‌پذیرند. 

البته می‌گویند غم و اندوه بیشتر به چرخش احساسات مبتلاست. یعنی بدون برنامه وارد می‌شود و زمان مشخصی هم برای آن نمی‌توان تخمین زد. هر چند گفته‌می‌شود که به مرور زمان از شدت آن کاسته‌می‌شود. در واقع گرفتارها بعد از مدتی قادرند با ضررها سازگار شوند و راه‌های دیگری برای تجربه‌ی لذت در زندگی خود پیدا کنند.

تاثیر فرکانس احساس غم و اندوه بر روی موفقیت یا شکست

اگر چه عقل است که به عنوان امپراتور اصلی تصمیم‌گیری‌های ما عمل می‌کند. اما نباید از نقش و تاثیر احساسات در تصمیم‌گیری‌ها غافل شویم. در واقع احساسات مشاوران قدرتمند عقل هستند که در تصمیم‌گیری مداخله می‌کند. وقتی کسی عمیقاً به یک احساس ناخوشایند مبتلا می‌شود، قدرت خود را برای تصمیم‌گیری از دست می‌دهد.

مطالعاتی که در سال 2016 بر روی گروهی از افراد افسرده صورت گرفت، نشان داد که غم و اندوه در برخی از افراد تا مدت‌ها باقی می‌ماند. همچنین یک بررسی و متاآنالیز که در سال 2017 که در ژورنال اختلالات عاطفی منتشر شد، نشان داد که تجربیات اندوه تاثیرات منفی بر روی زندگی افراد گرفتار بر جا می‌گذارد.

جالب است بدانید که اندوه عمیقاً بر حافظه هم تاثیر می‌گذارد. در سال‌های اخیر، مطالعه‌ای منتشر شد كه نشان می‌داد افرادی که در یک حادثه عزیزی را از دست می‌دادند، حافظه‌ی کوتاه مدت آن‌ها تحت تاثیر قرار می‌گرفت. 

این افراد فقط حوادثی را به خاطر می‌آوردند که با فرد از دست‌رفته ارتباط داشت. این عامل باعث می‌شد تا خاطرات دیگر هم تحت تاثیر قرار بگیرند. همچنین این افراد احساس اشتیاق خود نسبت به زندگی و آینده را از دست می‌دهند. به طوری که کمتر به آینده امیدوار هستند. پس دلیلی برای تلاش کردن نمی‌بینند. 

بین فرکانس احساس غم و اندوه با قانون جذب چه ارتباطی وجود دارد؟

در حالی که قانون جذب از احساسات و افکار مثبت صحبت می‌کند، فرکانس غم بر روی افکار منفی متمرکز است. یک فرد اندوهگین، به دلیل غرق شدن در افکار منفی قدرتی برای انتخاب و تصمیم‌گیری ندارد. این افراد یک بار طعم تلخ یک شکست یا حادثه‌ی ناگوار را چشیده‌اند. پس مغز آن‌ها بر روی همان حوادث متمرکز می‌شود.

ترس و استرس مداوم باعث افت عملکرد مطلوب مغز می‌شود. در چنین شرایطی مغز افراد مبتلا سعی می‌کند با ترشح هورمون استرس، بدن را در مقابله با تهدیدات مجدد حفظ کند. در واقع مغز در حالت آماده‌باش قرار می‌گیرد. پس طبیعی است که قدرتی برای تصمیم‌گیری منطقی در مورد زندگی را ندارد.

وقتی افکار منفی تمام ذهن و مغز را پر می‌کنند، چه جایی برای افکار مثبت می‌ماند؟ دوراندیشی، امیدواری و فکر کردن به آینده به پشتیبانی افکار مثبت نیاز دارد. تا زمانی که فردی نسبت به آینده ناامید و بدبین باشد، چه انگیزه‌ای برای تلاش و تغییر دارد؟

بنابراین، می‌توان گفت فرکانس احساس غم و اندوه نابودکننده‌ی قانون جذب است. در واقع این احساس ناخوشایند می‌تواند تمامی رشته‌های قانون جذب را رشته‌کند. 

آیا فرکانس احساس غم و اندوه قابل درمان است؟

این احساس در بسیاری از موارد با هیچ دارویی قابل درمان نیست. مگر اینکه فرد گرفتار به بیماری افسردگی دو قطبی مبتلا شده‌باشد. در این صورت روانپزشک سعی می‌کند با داروهای کاهش‌دهنده‌ی کورتیزول میزان استرس و اضطراب را در او کاهش دهند. داروها با تحریک مغز برای تولید هورمون شادی آور (دوپامین و سروتونین)، به بیمار کمک می‌کنند تا راحت‌تر شرایط پیش‌‌آمده را بپذیرد.

بهترین راه برای درمان فرکانس احساس غم و اندوه، گذشت زمان است. البته در موارد نادری ممکن است این اندوه آنقدر زیاد باشد که حتی با گذشت زمان هم درمان نشود. البته راه‌های دیگری برای درمان ارتعاش غم و اندوه وجود دارد. 

راه‌های درمان فرکانس احساس غم و اندوه

از نظر بسیاری روانپزشکان راه اصلی مقابله با فرکانس احساس غم و اندوه مراقبت از خود و افرادی است که در این احساس گرفتار شده‌اند. این افراد به پشتیبانی اطرافیان نیاز دارند. اگر خودتان به این احساس مبتلا شده‌اید، باید با افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس، به تعادل عاطفی برسید.

البته راه‌های دیگری نیز برای درمان غم و اندوه وجود دارد که عبارتند از:

feeling-grief
feeling-grief

مراقبت از سلامت جسمی

اولین توصیه‌ای که روان‌پزشکان برای معالجه فرکانس احساسات دارند، حفظ سلامت است. لورن برین، (استاد روانشناسی در دانشگاه کرتین در پرت، استرالیا) در این رابطه می‌گوید: «حفظ سلامت جسمی قبل از هر چیز اهمیت زیادی دارد. برای این کار عادات غذایی سالم، ورزش، نوشیدن آب کافی و فعالیت بدنی تاثیرگذار است. یک فرد سالم‌ سریع‌تر می‌تواند با بیماری و اختلال روحی و احساسی مقابله کند.

نوشتن در مورد فرکانس احساس غم و اندوه

یکی دیگر از راه‌های کنارزدن فرکانس احساس غم و اندوه، نوشتن است. در این رابطه یکی اساتید دانشگاه مریلند در بالتیمور (لیزا شولمن) معتقد است نوشتن در مورد حوادثی که اتفاق افتاده‌اند و احساسات ناخوشایندی که درگیر آن هستید، می‌تواند از غم و اندوه شما کم کند. 

در این رابطه متخصصان مغز و اعصاب یک تحقیق بر روی گروهی از افراد مبتلا به اندوه و افسردگی انجام دادند. مطالعات آن‌ها نشان داد که بیان احساسات بدون فیلتر و محدودیت‌های اجتماعی می‌تواند تا حد زیادی از غم آن‌ها بکاهد. همچنین این کار می‌تواند به حل مسئله نیز کمک کند و راحت‌تر با مشکل پیش‌آمده کنار بیایید.

فعالیت خلاقانه و سرگرمی انجام دهید

وقتی سرگرم فعالیت‌های خلاقانه مثل نقاشی، موسیقی، عکاسی و …. شوید، مغز فرصت کمتری برای پردازش غم و اندوه پیدا می‌کند. در واقع وقتی بیکار هستید و فرصت کافی برای فکر کردن دارید، ذهن به طور ناخودآگاه به سراغ همان موضوعی می‌رود که درگیر آن هستید.

برای ذهن راحت‌ترین کار فکر کردن به موضوعات دم دستی است. اما چه موضوعی دم‌دستی‌تر از غم و اندوهی که شما را مدت‌هاست گرفتار خود کرده است؟ وقتی به سراغ کارهای هنری و سرگرم کننده بروید، فرصتی برای فکر کردن به حوادث ناگوار ندارید. 

تعامل اجتماعی را از سر بگیرید

هر حادثه‌ی تلخی که برای شما بوجود آید، فقط به معنای ضرر است و به معنای قطع ارتباط نیست. حتی وقتی کسی عزیزی را از دست می‌دهد، به این معناست که زندگی یک نفر به پایان رسیده‌است. اما رابطه‌ی بازماندگان پابرجاست. در این صورت باید با اطرافیان و افرادی که در زندگی شما نقش مهمی دارند، ارتباط بهتری برقرار کنید.

کارهای جدید در زندگی را شروع کنید

باید لیستی از کارهایی که در گذشته برای شما شیرین بود اما هیچ‌گاه فرصتی برای انجام آن نداشتید، تهیه کنید. در این فهرست می‌تواند هرکاری از جمله سفر، رفتن به سالن تئاتر، شرکت در کلاس نقاشی یا مجسمه‌سازی باشد. پس باید به دنبال همین کارها بروید تا تجربه‌ی جدیدی بدست آورید. وقتی کارهای گذشته نمی‌توانند شما را شاد کنند، باید به سراغ لیستی از جدیدترین امور بروید. این کارها می‌توانند در سرکوب خاطرات تلخ به شما کمک کنند.

با مشاوره صحبت کنید

دریافت مشاوره از افراد کارشناس و کاربلد هم یکی دیگر از راه‌های مقابله با فرکانس غم و اندوه است. مشاوره فرصتی برای ابراز احساسات بدون نگرانی از شخصی است که با او گفتگو می‌کنید. زیرا کمتر نگران قضاوت‌های بعدی مشاور هستید. پس بدون استرس و دلهره می‌توانید تمامی احساسات ناخوشایند خود را با مشاور بگویید.

در این شرایط سبک‌تر می‌شوید. مشاوران با برنامه‌ی شناخت درمانی که بر ذهن آگاهی مبتنی است می‌توانند افراد مبتلا به ارتعاش اندوه را درمان کنند. این دوره درمان ممکن است دو ماه طول بکشد. اما در نهایت به نتیجه می‌رسد. 

گفتگوهای درونی را قطع کنید

گفتگوهای درونی که در زمان خلوت و تنهایی به سراغ هر کسی می‌رود، عامل مهمی در شکل‌گیری احساسات (منفی و مثبت) ماست. وقتی در تنهایی هستید حتی اگر نخواهید این گفتگوهای درونی به طور ناخودآگاه به سراغ شما می‌آیند. جالب است بدانید آن‌ها از افکار سرچشمه می‌گیرند.

وقتی اسیر فرکانس احساس غم و اندوه باشید، گفتگوی درونی هم برهمین اساس و به طور غیرارادی شروع می‌شود. در همین زمان باید هوشیار باشید و ذهن خودآگاه خود را فعال کنید. خودآگاهی راهی برای مقابله با گفتگوی درونی منفی است. پس اولین جمله‌ی منفی را کنترل می‌کنید و آن را به سمت افکار مثبت می‌کشانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *