فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی مبحثی است که در این مقاله قصد بررسی آن را داریم.
هر کسی در طی زندگی گاهی اوقات احساس تنبلی یا بی حوصلگی (Boredom) را تجربه میکند. این احساس اگر بیش از حد باشد، بر روی عملکرد مغز تاثیر میگذارد. شما نیز قدرت و توان خود را برای ادامهی فعالیتهای روزانه از دست میدهید. بیحوصلگی و تنبلی آسیب مغزی زیادی را به دنبال دارد. این احساس از دلایل زیادی تاثیر میگیرد. در عین مضر بودن، میتوان آن را تغییر و فرکانسهای آن را متوقف کرد.
احساس تنبلی چیست؟
وقتی گاهی احساس خستگی میکنید، به چیزی جز استراحت فکر نمیکنید. کسالت، خستگی و خوابآلودگی، مفاهیمی هستند که اغلب با احساس تنبلی به ذهن متبادر میشوند. اما واقعیت این است که در بسیاری از مواقع احساس خستگی بدون همهی این مؤلفههاست.
احساس تنبلی حتی ممکن است با خواب همراه نباشد. فقط شما را به انزوا و گوشهگیری مبتلا کند. وقتی این احساس بیش از حد میشود، افسردگی را هم به دنبال دارد. در این زمان مغز بیش از حالت عادی در حال جذب اطلاعات است. اگرچه محققان علم روانشناسی معتقدند که جذب اطلاعات کم و ناچیز برای مغز مضر است. اما جذب اطلاعات در مدت زمان طولانی هم چندان مفید نیست. فرکانس احساس بیحوصلگی و تنبلی نوعی کسالت ناخوشایند است که باعث عصبانیت و ناامیدی میشود. حتی شما را مستعد پرخوری و چاقی هم میکند.
چرا به احساس بی حوصلگی مبتلا میشویم؟
در سال 2012 مقالهای جالب توسط جان ایستوود، الكساندررا فریشن، مارك فنسك و دانیل اسمیلك با عنوان “دیدگاههای علوم روانشناسی” منتشر شد. این 4 نفر در مقالهی مذکور دلایل احساس تنبلی و بیحوصلگی را بررسی کرده بودند. نتایج بررسی و تحققات آنها نشان میداد که احساس بیحوصلگی اغلب در نتیجهی کمبود خواب، رژیمهای غذایی نامناسب، سبک زندگی بیتحرک، استرس و شرایط پزشکی ایجاد میشود.
در این مقاله مشخص شده بود که حدود 15.3 درصد زنان و 10.1 درصد از مردان به این احساس مبتلا میشوند. نتیجهی تحقیقات این 4 نفر برای بررسی دلایل بروز احساس تنبلی به صورت زیر است:
تاثیر کمبود خواب بر روی فرکانس احساس تنبلی و بیحوصلگی
کمبود خواب یکی از دلایل واضح احساس خستگی و تنبلی در طی روز است. هر فرد بالغ بین سن 18 تا 60 سال حداقل به 7 ساعت یا بیشتر خواب شبانه نیاز دارد. این در حالیست که بسیاری از کسانی که به احساس تنبلی مبتلا میشوند، در ساعتهای مشخص نمیخوابند. به همین دلیل در طی روز احساس خستگی، بیحوصلگی و تنبلی میکنند.
رژیم غذایی ضعیف
یکی دیگر از دلایل ابتلا به احساس تنبلی، مصرف غذاهای پرکالری و پرچرب است. غذاهای ناسالم مثل فستفودها بزرگترین دشمن بیداری و هوشیاری مغز هستند. خودداری از مصرف صبحانه، باعث گرسنگی در زمان ظهر شده و وعدهی ناهار را بیشتر از آنچه باید، مصرف میکنید. این عادتهای غذایی باعث بروز احساس تنبلی مغز میشود.
ابتلا استرس بیش از حد
اکنون که شرایط زندگی به گونهای که اغلب موقعیتها استرسزا شدهاند، بیشتر ما در معرض احساس بیحوصلگی و تنبلی قرار داریم. استرس بیش از حد میتواند منجر به خستگی جسمی و عاطفی شود. اگر چه استرس اندک و کوتاهمدت مغز را هوشیارتر میکند. اما وقتی میزان آن زیاد و طولانی مدت میشود، خستگی جسمی و روحی را به دنبال دارد.
تمرکز بر روی یک موضوع مهم
وقتی مغز بر روی یک موضوع مهم متمرکز شده باشد، هل دادن آن به سمت موضوعات فرعی کمی سخت میشود. برای مثال وقتی در فرودگاه منتظر پرواز هستید و با استرس به ساعت خود نگاه میکنید. این در حالیست که در کنار شما چند نفر در حال بحث و گفتگو هستند و یا اتفاقات دیگری در فرودگاه رخ میدهد.

اما شما آنقدر بر روی گذشت زمان و آغاز زمان پرواز متمرکز شدهاید که حواستان به موضوعات و اتفاقات اطراف نیست. پس حتی از جای خود هم حرکت نمیکنید. این احساس نشاندهندهی اهمیت برخی از موضوعات و بیاهمیت دانستن مجموعهای دیگر از موضوعات است.
فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی و تاثیر آن بر روی زندگی روزمره
هر احساسی که بیش از حد تکرار شود، دارای طول موجهایی است که بر روی مغز و عملکرد بدن تاثیر میگذارد. ذهن ما از افکارمان سرچشمه میگیرند. وقتی افکار ناامیدانه، منفی و مضر باشند، احساس تنبلی میکنیم. در عین حال این احساسات به مغز سیگنال ارسال کرده و رفتار، عادات و سپس شخصیت ما را شکل میدهد.
افراد بیحوصله سطح معقولی از انرژی روانی خود را از دست میدهند. احساس تنبلی بیشتر مواقع با آرامش همراه است. همانطور که گفتیم شما بعد از ابتلا به استرس، به این احساس مبتلا میشوید. زیرا بیتوجهی را به استرس ترجیح میدهید. زیرا فکر میکنید در بیتوجهی آرامش بیشتری دارید.
این احساس میتواند انگیزه را از بین ببرد. زیرا اغلب به دلیل استرس زیاد، احساس ناامیدی میکنید و سپس به تنبلی مبتلا میشوید. پس طبیعی است که انگیزهای هم برای ادامه دادن و یا شروع کردن یک کار جدید را نداشته باشید.
تاثیر فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی بر روی مغز
آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که وقتی به تنبلی مبتلا میشوید و حوصلهی هیچ کاری را ندارید، چه اتفاقی بر روی مغز میافتد؟ این احساس ارتعاشاتی دارد که بر روی عملکرد مغز تاثیر میگذارد. هیچ کس از احساس تنبلی خوشش نمیآید. حتی زمانی که حوصلهی انجام هیچ کاری را نداریم، باز هم از این احساس ناراضی هستیم.
هر احساس یک فایده و یک ضرر دارد. وقتی احساس از حالت تعادل خارج میشود، مضراتی را به همراه دارد. محققان معتقدند که احساس کسالت مثل زنگ انگیز است که به طور ناخودآگاه خبر میکند. اما نکتهی اصلی اینجاست که گاهی از حد تعادل خارج میشود و رفتار ما را تغییر میدهد.
این احساس به دلیل اینکه اغلب با استرس، ترس و انزجار همراه است، باعث تغییر عملکرد مغز میشود. قشر جلوی مغز و آمیگدال دو قسمتی هستند که با ارتعاشات احساس بی حوصلگی در ارتباط هستند. این دو قسمت که مسئولیت برنامهریزی و تصمیمگیری را برعهده دارند، در زمان احساس بیحوصلگی مختل میشوند. در واقع تاثیر فرکانس احساس تنبلی محیط دو قسمت را تغییر میدهد.
ترس، استرس، ناامیدی و غم و اندوهی که در نتیجهی احساس بی حوصلگی ایجاد میشود، باعث افزایش هورمونهای ترس در بدن میشود. در نتیجه تمامی قسمتهای بدن برای انجام مسئولیتها دچار سردرگمی میشوند. تپش قلب، بالا رفتن قندخون، افزایش کلسترول خون، بالا رفتن فشارخون، افزایش حجم اسید معده و … از علائم افزایش ترس و استرس است.
فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی میتواند همهی این علائم را به همراه داشته باشد.
تاثیر فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی بر روی افسردگی
به تعویق انداختن کارها یکی از مهمترین تاثیرات تنبلی است. براساس تحقیقاتی که بر روی افراد افسرده صورت گرفته، مشخص شده که بیحوصلگی مزمن دلیل اصلی افسردگی آنها در محیط کار است. ذهن افکار خستهکنندهای را ایجاد میکنند. سپس این افکار به احساسات واقعی تبدیل شده و فرکانس آنها بر روی رفتار، عادات و سپس شخصیت شما تاثیر میگذارد.
این احساس باعث بروز ناامیدی، غم و اندوه، سرزنش خود و در نهایت افسردگی میشود. در این نوع از احساس شما به بیاشتهایی یا پرخوری کاذب مبتلا میشوید. در تغییر محیط پیرامون احساس ناتوانی میکنید. زیرا یا آن را دشوار میبینید و یا حتی غیرممکن میدانید. وقتی مدتها به دنبال یک هدف میروید و برای آن تلاش میکنید اما این تلاش به نتیجه نمیرسد، از این کار خسته میشوید. در نهایت رمق و توان دیگری برای دنبال کردن هدف دیگری ندارید.
هر چند بسیاری از محققان معتقدند که بیماری افسردگی باعث ابتلا به احساس بیحوصلگی میشود. اما گروه دیگری از روانشناسان معتقدند این افسردگی است که تنبلی و بیحوصلگی را به دنبال میآورد. وقتی به کاری علاقه ندارید و یا هیچ انگیزهای برای دنبال کردن هدف خود نداشته باشید، ترجیح میدهید در جای خود ثابت بمانید.
ارتباط فرکانس احساس بی حوصلگی و تنبلی با قانون جذب
مایکل برنارد بکویت یکی از سخنرانهای انگیزشی و طرفداران قانون جذب است. او در مورد نقش احساسات و افکار ما در اتفاقات، سرنوشت و زندگی میگوید: «آنچه که هم اکنون به آن فکر میکنی، زندگی آیندهی تو را میسازد. تو زندگیات را با افکارت خلق میکنی. از آنجا که همواره در حال فکر کردن هستی، پس همواره در حال آفرینش هستی. در زندگیات همان چیزهایی ظاهر میشود که در گذشته به آن فکر کرده و تمرکز داشتهای.
پس اگر تو مشغول گله و شکایت هستی، قانون جذب با تمام قدرت وضعیتهای بدتری را که تو از آن گِله داری، برایت بوجود میآورد. قانون جذب همان چیزی را به تو میدهد که به آن فکر کردهای».
آیا اگه تنبل باشیم و فقط بشینیم و افکار زیبا داشته باشیم به آرزوهامون میرسیم؟
شاید با خواندن نظریات یه تئوریسین دربارهی قانون جذب تصور کنید حالا که افکار ما آنقدر در سرنوشتمان مؤثر است، پس با همان احساس تنبلی میتوانیم افکار زیبا داشته باشیم. یعنی تنبل بمانیم و زیبا فکر کنیم و سپس منتظر آیندهای درخشان بمانیم.
در حالیکه قانون جذب در مورد افکاری صحبت میکند که عمیقاً روح و ذهن شما را فرا گرفته و به احساسات و سپس رفتار شما تبدیل میشوند. افکار زودگذری که برای چند ساعت از ذهن شما عبور کرده و سپس فراموش میشوند، نمیتوانند آیندهی شما را رقم بزنند.

از سوی دیگر وقتی عمیقاً و به طور مداوم بر روی یک فکر متمرکز میشوید، بعد از مدتی به احساس و سپس رفتار و عادت شما تبدیل میشود. اگر افکار مثبتی در مورد آیندهی خود دارید، شک نکنید که این افکار میتواند تاثیر فرکانس احساس بیحوصلگی را خنثی کند.
درمان فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی
فرکانس احساس تنبلی و بی حوصلگی را میتوان درمان کرد. برای متوقف کردن ارتعاشات این احساس راههای زیادی وجود دارد. برای مثال سرگرمیهای جدید یا انجام فعالیتهای دلخواه میتواند شما را برای همیشه از شر احساس بیحوصلگی نجات دهد. به طور کلی راههای زیر برای خلاص شدن از شر ارتعاشات احساس تنبلی توصیه میشوند:
از انجام کارهای کسلکننده بپرهیزید
وقتی کاری حوصلهی شما را سر میبرد، سعی کنید آن را انجام ندهید. برای مثال وقتی شرکت در یک مهمانی برایتان چندان جذاب نیست، خود را مجبور به انجام این کار نکنید. کارهایی که از سر اجبار انجام میشوند به مرور زمان دلزدگی را ایجاد میکنند. باید شور و اشتیاق برای انجام کارها را تمرین کنید. پس قاعدتاً باید به سراغ کارهایی بروید که با روحیهتان سازگار است.
نیروی خلاقیت خود را تقویت کنید
افرادی که خلاق و ایدهپرداز هستند، کمتر به احساس بیحوصلگی مبتلا میشوند. زیرا این افراد آنقدر از آفرینش و خلق اشیا مختلف لذت میبرند که حس بیحوصلگی در آنها باقی نمیماند. البته در مواردی مثل یک اتفاق یا رویداد تلخ میتواند روحیهی افراد خلاق را نیز تغییر دهد. اگر شما به هر دلیلی به فرکانس احس بی حوصلگی مبتلا شدید، میتوانید با خلق آثار جدید، سطح جدیدی از اشتیاق را در خود ایجاد کنید.
به سراغ کارهای سنگین و زمانبر نروید
برای فردی که به احساس تنبلی و بیحوصلگی مبتلاست، انجام یک پروژهی طولانی توصیه نمیشود. شما انگیزه و امید خود را در این شرایط از دست میدهید. در حالیکه کارهای طولانی به انگیزهی زیادی نیاز دارند و باید با امید آنها را به انتها برسانید. وقتی به سراغ کارهای کوچک و سبک میروید، بدون اینکه خیلی منتظر بمانید، سریعتر نتیجه را دریافت کرده و امید بیشتری برای کارهای جدید پیدا میکنید.
از قانون 5 ثانیه کمک بگیرید
قانون 5 ثانیه به شما میگوید وقتی حوصله ی هیچ کاری را ندارید اما همچنان به آن فکر میکنید، باید قانون 5 ثانیه را برای آن اجرا کنید. این قانون به شما میگوید به محض اینکه فکر انجام یک کار به ذهنتان آمد، چشمها را بسته و بدون اینکه حتی یک ثانیه فکر کنید، سریع 5 شماره را بشمارید و از جای خود بلند شوید.
شما از قبل تصمیم گرفتهاید و در مورد آن هم به خوبی فکر کردهاید. اما حالا ذهن و جسم برای اجرای این تصمیم با شما همراهی نمیکنند. حالا با این قانون تاثیر فرکانس احساس تنبلی را به یکباره خنثی کنید. درست مثل صبح زود که از خواب بیدار میشوید اما قدرت بلند شدن از رختخواب را ندارید. با شمردن 5 ثانیه، به یکباره رختخواب را ترک کنید. پیشنهاد میکنیم سایر فرکانس احساسات رو بخونید و نظرات خودتون رو برای ما کامنت کنید.