فرکانس احساس سرخوردگی (Frustration) یکی از احساسات منفی است که هر کسی آن را کرّات در زندگی خود تجربه میکند. زندگی پر از تجربههای ناامید کننده است. فرکانس احساس سرخوردگی میتواند تمامی جنبههای روحی و روانی زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. البته میزان گنجایش ما در برابر این احساس منفی اهمیت زیادی دارد. در برخی از افراد این احساس قدرت زیادی برای جولان دادن ندارد. اما برخی آنقدر به ناامیدی و سرخوردگی بها میدهند که کنترل زندگی خود را از دست میدهند.
اگر میخواهید بدانید تاثیر ارتعاشات احساس سرخوردگی بر روی زندگی تا چه میزان است، پیشنهاد میدهیم این مطلب را تا انتها بخوانید. در پایان هم میتوانید با چند تکنیک ساده، بر روی این احساس غلبه کنید.
احساس سرخوردگی چیست؟
سرخوردگی احساسی است که در موقعیتهای مختلف بروز میکند. در این احساس نسبت به آینده ناامید میشوید و مسیر رسیدن به خوشبختی را مسدود میبینید. ما هر زمانی که به اهداف و آرزوهای خود برسیم، احساس خوشبختی میکنیم. اما وقتی مانعی در مقابل ما بگیرد، احساس ناامیدی میکنیم. البته میزان توان ما در بروز این احساس نقش اساسی را برعهده دارد.
افراد خشن، عصبی و با اعتماد به نفس پایین خیلی زود در برابر احساس یأس و ناامیدی تسلیم میشوند. اهمیت هدف هم در بروز احساس سرخوردگی نقش مهمی دارد. وقتی برای هدف مهمی در زندگی میجنگید، اگر به آن دست پیدا کنید، بیشتر عصبی شده و احساس یأس و سرخوردگی میکنید. در این موقعیتها اعتماد به نفس بیشتر در معرض خطر است.
هر چند گروهی از محققان علم روانشناسی معتقدند که احساس سرخوردگی و ناکامی همیشه هم بد نیست. بلکه گاهی میتواند یک شاخص مفید در برابر مشکلات موجود در زندگی باشد. در واقع میتواند مثل یک محرک عمل کند. اما وقتی با عصبانیت، تحریکپذیری، استرس، نارضایتی و افسردگی همراه باشد، باید آن را احساسی مخرب بدانیم.
به طور خلاصه، احساس سرخوردگی و ناامیدی باعث عقب ماندن از زندگی میشود. این احساس با مفاهیمی مثل خشم بیرویه، عصبانیت، غم و اندوه، ترس و سرزنش خود همراه میشود. پس همیشه این احساس به عنوان یک موتور محرکه عمل نمیکند. بیحوصلگی، بیقراری و نارضایتی از نتایج تاثیر فرکانس احساس سرخوردگی است.
فرکانس احساس سرخوردگی چطور بوجود میآید؟
براساس نظر محققان علم روانشناسی سرخوردگی دو عامل بیرونی و داخلی نشأت میگیرد. زمانی که دلهره ناشی از نرسیدن به اهداف شخصی، خواستهها و نیازها باشد، سرخوردگی داخلی ایجاد میشود. برای مثال وقتی تمام تلاش خود را به کار میبرید تا به یک خواسته برسید اما تلاش بینتیجه میماند، به آن احساس سرخوردگی گفته میشود. در این زمان اعتماد به نفس از دست میرود و ترس از موقعیت اجتماعی جای آن را میگیرد.
اما وقتی که سرخوردگی و ناکامی از عواملی مثل آداب و رسوم، تحقیر شدن توسط دیگران، موانع و مشکلات و شرایط اجتماعی نشأت بگیرد، به آن نوع بیرونی گفته میشود. برای مثال وقتی در صف بانک ایستادهاید و جمعیت زیادی در جلوی شما قرار دارند، این احساس به شما دست میدهد.
فرکانس احساس سرخوردگی و یأس خارجی نسبت به نوع داخلی ضربات بیشتری به روح و روان وارد میکند. شما میتوانید سریعتر خود را درمان کنید. با مشکلات کنار بیایید. ولی وقتی ساعتها در پشت ترافیک بمانید، کاری از دستتان بر نمیآید که بخواهید شرایط را تغییر دهید.
با این حال علم روانشناسی میگوید میزان صبر و تحمل آدمها ابزار مناسبی برای برخورد با احساس سرخوردگی است. به طوری که با صبر کردن میتوان فرکانسهای این احساس را متوقف کرد.
فرکانس احساس سرخوردگی با چه علائمی همراه است؟
سرخوردگی با سطوح و درجات مختلفی بروز میکند. این احساس که به معنای درماندگی و رکود است، با عدم توانایی برای انجام امور شخصی و اجتماعی همراه میشود. از مشخصترین علائم آن میتوان به دلسردی، عصبانیت و دلخوری به دلیل حل نشدن مشکلات یا نرسیدن به اهداف اشاره کرد. به طور کلی این احساس منفی خود را با علائم زیر نشان میدهد:
عدم تعادل در انتخاب و تصمیمگیری
تاثیر ارتعاشات احساس سرخوردگی تا حدی است که میتواند ما را از تصمیمگیری، انتخاب و یا حتی تلاش کردن منصرف کند. در مواردی که این احساس شدت پیدا میکند، قدرت کلامی را هم از ما میگیرد. به طوری که قادر به صحبت کردن نیستیم. بیشتر فکر میکنیم تلاشمان بیهوده است و فقط انرژی ما را میگیرد.

خشم و عصبانیت
خشم و عصبانیت از علائم مشخص سرخوردگی هستند. بیشتر افراد وقتی قادر نیستند به چیزی که میخواهند برسند، احساس خود را با خشم نشان میدهند. درست مانند ارباب رجوع در یک ادارهی دولتی که میخواهد خیلی سریع کارش را انجام دهند. اما وقتی به هدفش نمیرسد، عصبی میشود و با داد و فریاد میخواهد ناامیدی خود را نشان دهد.
ترس و اضطراب
ترس و اضطراب هم از دیگر علائمی است که بلافاصله بعد از ناامیدی خود را نشان میدهند. سرخوردگی باعث ایجاد استرس از شرایطی نامعلوم میشود. در واقع فرکانسهای این احساس باعث میشود تصور کنید آیندهای نامعلوم در انتظارتان است. پس استرس و اضطراب تمام وجودتان را فرا میگیرد. درست مثل کودکی که در خیابان گم شده باشد. اول به دنبال مادرش میگردد. اما وقتی ناامید شود، ترس و وحشت تنهایی و گم شدن او را فرا میگیرد.
غم و اندوه
یکی دیگر از علائم احساس سرخوردگی غم و اندوه است. وقتی از شرایطی که پیشتر انتظارش را میکشیدید، ناامید میشوید، غم و اندوه سرتاسر وجودتان را فرا میگیرد. درست مثل زمانی که آرزوی استخدام در یک شغل پردرآمد را داشتید. اما در مصاحبهی شغلی شما را رد میکنند. در این صورت تا مدتها ناراحت هستید.
از دست دادن اعتماد به نفس
یکی از تاثیرات اصلی فرکانس احساس سرخوردگی، کاهش اعتماد به نفس است. همانطور که گفتیم این احساس اغلب با حس سرزنش و احساس گناه همراه است. بنابراین طبیعی است که ما را نسبت به تواناییهای خود بدبین میکند. در چنین شرایطی خودباوری را از دست میدهید و خود را فردی ضعیف میدانید.
تاثیر فرکانس احساس سرخوردگی بر روح روان
همهی احساسات دارای ارتعاشاتی هستند که زندگی و شخصیت ما را تحت تاثیر قرار میدهند. احساس سرخوردگی و یأس هم باعث میشود تا ذهن و روان ما مختل شود. یکی از تاثیرات منفی فرکانس این احساس بر روی روح و روان، احساس گناه کردن است.
اگر احساس ناکامی و سرخوردگی به دلیل عوامل درونی (از دست دادن اعتماد به نفس) باشد، بدون شک احساس سرزنش کردن را به دنبال دارد. شما خود را مقصر شرایط پیش آمده میدانید. پس مدام خود را سرزنش میکنید. احساس گناه میتواند مجدداً بر روی احساس سرخوردگی تاثیر متقابل بگذارد. یعنی از سویی، از آن نشأت میگیرد و از سوی دیگر آن را تشدید میکند.
ارتعاشات احساس سرخوردگی ساعتها ذهن شما را به خود مشغول میکند. آنقدر تاثیر این فرکانس بالاست که خود را مقصر هر گناه نکردهای میدانید. از خود دلزده و مایوس میشوید. اعتماد به نفستان کمتر از گذشته میشود. به فردی گوشهگیر و منزوی تبدیل میشوید.
حتی اگر دلیل بروز احساس سرخوردگی، عوامل بیرونی باشد، باز هم فرکانسهای آن بر روی شخصیت شما تاثیر میگذارد. به زبان سادهتر شما را افسرده میکند. احساس ناکامی یکی از مهمترین دلایل بروز بیماری روحی افسردگی است. این تجربهی ناخوشایند هر روز بیشتر از گذشته شما را درگیر خود میکند.
تاثیر فرکانس احساس سرخوردگی بر عملکرد مغز
همانطور که گفتیم احساس ناکامی و سرخوردگی با عصبانیت و خشونت همراه است. زیرا همهی راههای رسیدن به نیازهای خود را مسدود میبینید. پژوهشگران علوم اعصاب و روان معتقدند بسیاری از بیماریهای جسمی ما با احساسات منفی مرتبط هستند. احساس ناکامی و سرخوردگی یکی از این احساسات است که ارتعاشات آن ابتدا مغز را درگیر خود میکند.
دوپامین انتقالدهنده عصبی است که سیگنالهای شادیآور را به مغز ارسال میکند. این هورمون فرکانس شادی را به مرکز پاداش در مغز میفرستد. اما وقتی مقدار آن در بدن کاهش یابد، مغز سیگنالهای خوب را دریافت نمیکند. شما وقتی در حال خوردن غذای مورد علاقهی خود هستید، همزمان احساس خوبی دارید. اگر چه طول میکشد تا غذا هضم شود و عناصر موجود در آن وارد مغز و سایر اعضا بدن شوند، اما شما همچنان خوشحالید. میدانید چرا؟
چون در حال انجام کار مورد علاقهی خود هستید. طبیعی است در چنین حالی سیگنالهای مثبتی به مغز ارسال میشود. در واقع این ارتعاشات احساس خوب هستند که به سمت مغز سیگنال مثبت میفرستند. مغز ابزار تعادل در بدن است. وقتی دچار احساس سرخوردگی میشوید، سلولهای عصبی موجود در مغز (نورونها)، ملکولهایی به نام نوسیسپتین منتشر میکنند. این مولکولها دوپامین را سرکوب میکنند.
در حقیقت ارتعاشات احساس سرخوردگی باعث تولید نسیکپتین در مغز میشود که ضد دوپامین عمل میکند. دوپامین وظیفهی حفظ انگیزه، اشتیاق، حافظه، توجه و تنظیم حرکات بدن را برعهده دارد. وقتی این هورمون از بین میرود، تصور کنید، بدن در چه شرایطی قرار میگیرد؟
تاثیر ارتعاشات احساس سرخوردگی بر روی سرنوشت
تمامی احساسات ما میتوانند فرکانسهایی را ایجاد کنند که سرنوشت ما را تحت تاثیر قرار دهد. در این مورد باب دویل در کتاب «راز» میگوید: «بسیاری از ما از روی عدم آگاهی سرنوشت خود را میسازیم. ما بر این باور هستیم که هیچ نو کنترلی بر روی اوضاع زندگیمان نداریم. افکار و احساسات ما به صورت خودکار عمل میکنند. به همین علت همه چیز ناخواسته به سراغمان میآید».
حتی زمانی که فکر میکنید قانون جذب وجود ندارد و واقعی نیست، باز هم تحت تاثیر فرکانس احساسات خود هستید. احساس ناکامی و سرخوردگی هم میتواند سرنوشت و آیندهی شما را تحت تاثیر قرار دهد. حتی اگر به این احساس باور نداشته باشید و آن را دروغ بنامید، باز هم میتواند تعیین کنندهی آینده باشد.
ارتعاشات احساس سرخوردگی بر روی سرنوشت میتواند خود را به دو طریق نمایان کند:
- تاثیر بر جسم: بیماریهای جسمی و ضعف بدن شما را برای رسیدن آیندهای درخشان ناتوان میکند.
- اثر ارتعاشات روی روان: فرکانس این احساس باعث غم و اندوه، عصبانی شدن، گوشهگیری و افسردگی میشود.
با داشتن روح و جسمی بیمار داشتن آیندهای زیبا غیرقابل تصور است. پس ارتعاشات این احساس میتواند زندگی شما را برخلاف آرزوهایتان، تغییر دهد.
راههای متوقف کردن فرکانس احساس سرخوردگی
با توجه به تاثیر فرکانس احساس سرخوردگی باید آن را متوقف کنید. در غیر اینصورت آنقدر پیشرفت میکند که جسم و ذهن شما را تحت سلطهی خود در میآورد. راههای زیر برای بهبود این احساس توصیه میشود.
افکار خود را تحت کنترل درآورید
ذهنآگاهی اولین توصیهی ما برای کسانی است که میخواهند برای همیشه از شر افکار منفی خلاص شوند. ریشهی احساس سرخوردگی و یاس همین افکار ناامید کننده است. وقتی بتوانید افکار منفی را از ذهن دور کنید، مطمئن احساس بهتری هم دارید.
وقتی مدام به غذاهای خوشمزه و لذیذ فکر کنید، ناگهان احساس گرسنگی میکنید. رابطهی افکار منفی در مورد شکست، ناکامی، عدم موفقیت، حقارت و … با احساس سرخوردگی هم همینطور است. وقتی مدام به ناکامیها و تلخیهای گذشته فکر کنید، احساس سرخوردگی میکنید. پس باید با خودآگاهی این افکار را از ذهن خود دور کنید.
توانایی و مهارت خود را افزایش دهید
کمبود اعتماد به نفس نه تنها یکی از علائم احساس سرخوردگی و ناکامی است، بلکه در بروز آن نیز نقش پررنگی دارد. اگر میخواهید بر فرکانس این احساس غلبه کنید، با اعتماد به نفس خود را تقویت کنید. برای این کار نقاط مثبت خود را مدام با خود مرور کنید.
مهارتهای جدید یاد بگیرید. به کارهای مورد علاقهی خود بپردازید. اگر در یک زمینه هنرمند هستید، حتماً چیزی را خلق کنید. حتی اگر از نظر دیگران بیارزش باشد، در تقویت روحیهی شما تاثیر زیادی دارد.
شکست و ناکامی را بپذیرید
تا زمانی که کمالگرا باشید و فکر کنید که همه چیز باید بر وفق مرادتان پیش برود، احساس سرخوردگی بر شما غلبه میکند. باید بپذیرید که شکست یک مرحلهی مهم از زندگی همهی انسانهاست. حتی موفقترین افراد دنیا هم چندین بار در زندگی خود شکست خوردهاند.
باید آن را بپذیرید و خود را فردی مجزا از دیگر انسانها ندانید. شکست و ناکامی برای همهی آدمها اتفاق میافتد. پس به جای سرخوردگی، از آن درس بگیرید. برای مطالعه فرکانس احساس عشق کلیک کنید.