باشگاه مشتزنی؛ من نمیخوام بدون هیچ زخمی بمیرم!

هیچ فیلمی همانند «باشگاه مشتزنی»، انقلابی، دیوانه وار و ساختار شکن نیست. این اثر، یه تغییر ساختاری در زیبایی شناسی فیلم و ارزش های اخلاقی در پایان قرن بیستمه ایجاد کرده که دائماً به وضع موجود جهان حمله میکنه! دعوت آخرالزمانی، هیستریک و خونینِ شاهکار دیوید فینچر، هنوز پیام خودش رو بعد از نزدیک به 20 سال با صدای بلند و واضح فریاد میزنه.

این فیلم رویای آنارشیسته (هرج و مرج طلبان)؛ با سقوط سیستم اعتباری آمریکایی، چیزی فراتر از زندگی بی حد و مرز رو نشون میده. بدون فکر به اینکه چه چیزی شما رو کنترل میکنه و اینکه چقدر صدای درونتان را در گوش هایتان میشنوین. ندیدن فیلم باشگاه مشتزنی اتلاف زندگیه. در این مقاله میخوام در مورد فیلم باشگاه مبارزه صحبت کنم، با من همراه باشین.

 

مشخصات فیلم باشگاه مشتزنی

• نام اثر: باشگاه مشت زنی (Fight Club)
• زمان اولین اکران: 15 اکتبر 1999
• ساخت کشور: آمریکا
• بازیگران: برد پیت، ادوارد نورتون، هلنا بونهام کارتر
• کارگردان: دیوید فینچر
• استودیو: Fox Searchlight
• ژانر: درام
• موضوع: اجتماعی و روانشناسی
• مدت زمان: 139 دقیقه
• درجه ‌بندی فیلم: R (افراد زیر ۱۷ سال باید به همراه والدین یا شخص بزرگتری که سرپرست آنها رو بر عهده دارن، به تماشای فیلم بنشینن)

داستان فیلم باشگاه مشتزنی در مورد چیه؟

راوی (ادوارد نورتون) یه کارمند شرکت خودروسازیه که برای انجام ارزیابی های هزینه فراخوان محصول، به محل تصادف ها سفر میکنه. پزشک او برای حل مشکل بی خوابیش بهش پیشنهاد میکنه برای درک واقعی رنجش، به یه گروه پشتیبانی از قربانیان سرطان بیضه مراجعه کنه. راوی با حضور در این گروه به همه افراد میگه که سرطان داره. سپس با حضور چندین باره در جلسات، شرایط خوابش رو بهبود میده. روال زندگی راوی هنگامی مختل میشه که وی در همان جلسات با زنی به نام مارلا سینگر (هلنا بونهام کارتر) آشنا میشه و بی خوابیش دوباره بر میگرده.

در طی پرواز برای یه سفر کاری، راوی با تایلر داردن (برد پیت)  که یه فروشنده صابونه آشنا میشه و در در طی ارتباطی که با یکدیگر برقرار میکنن، تایلر کارت خودش رو به راوی میده. در ادامه فیلم باشگاه مشتزنی، راوی زمانی که وارد خونش میشه،
میفهمه که آپارتمانش در اثر انفجار تخریب شده.

او با تایلر تماس میگیره و او را در یه بار ملاقات میکنه. تایلر موافقت میکنه که راوی به شرط مشت زدن به بهش، مدتی رو تو خونش بمونه. راوی قبول میکنه و این دو در نهایت شروع به مشت زنی به همدیگه میکنن و از این کار لذت میبرن. راوی به خانه مخروبه تایلر میره، جایی که در پارکینگ باز هم شروع به مشت زنی میکنن. آنها پس از جذب افرادی دیگه، یه «باشگاه مشت زنی» تو زیرزمین خونه تایلر راه اندازی میکنن.

نجات مارلا توسط تایلر

هنگامی که مارلا بیشبه دلیل مصرف بیش از اندازه قرص آلپرازولام یا زاناکس (Xanax) اوردوز میکنه، توسط تایلر نجات پیدا میکنه و این دو وارد رابطه با هم میشن. تایلر به راوی میگه که هرگز با مارلا در مورد او صحبت نکنه. تحت رهبری تایلر، باشگاه مبارزه به پروژه خرابکاری بزرگ تبدیل میشه که مرتباً اقدامات مخربانه و ضد سرمایه داری در شهر انجام میدن. کلوپ مبارزه به شبکه ای برای پروژه خراباکارانه و ترویستی بزرگ تبدیل میشه و راوی میخواد فعالیت تایلر رو با این پروژه قطع میکنه. اما به طور ناگهانی تایلر ناپدید میشه!

تایلر کیه؟ آیا او نیمه مخربه راویه؟

پس از این اتفاق، تایلر از زندگی راوی ناپدید میشه و وقتی یکی از اعضای پروژه خرابکاری در یه مأموریت میمیره، راوی تلاش میکنه پروژه رو کلاً کنسل کنه. روانی به دنبال تایلر به سراسر کشور سفر میکنه تا بفهمه که باشگاه های مشت زنی در کدوم از شهرها راه اندازی شدن. در جایی او با یکی از شرکت کنندگان این باشگاه ها آشنا میشه و اسم راوی رو تایلر داردن صدا میکنه. به یکباره راوی با شنیدن این جمله متعجب میشه! و با یه تماس تلفنی با مارلا هویت اون فرد رو تأیید میکنه. راوی متوجه میشه که تایلر شخصیتی متفاوتی از وجود خودش بوده.

در ادامه فیلم باشگاه مشتزنی، تایلر در برابر او ظاهر میشه و بهش توضیح میده که بدن راوی رو هر زمان که بخوابه میتونه کنترل کنه. در این بین، تایلر چندین تماس تلفنی برقرار میکنه تا بتونه شبکه مالی شهر رو از بین ببره. راوی میخواد جلوی این کار رو بگیره و به پلیس مراجعه میکنه، اما کسی حرفشو قبلو نمیکنه. راوی تلاش میکنه تا مواد منفجره را در زیرزمین یکی از ساختمان ها خلع سلاح کنه.

او با تیلر روبرو میشه و سعی میکنه اونو از کارش منصرف کنه ولی در این بین بیهوش بر روی زمین میفته. سپس راوی به طبقه فوقانی ساختمان دیگری منتقل میشه تا شاهد تخریب قریب الوقوعی باشه. راوی نسبت به شرایط به ستوه میاد، اسلحه رو داخل دهانش میذاره و شلیک میکنه! بدون اینکه خودش بمیره، توهم تایلر با زخم در پشت سرش بر روی زمین میفته. اندکی بعد اعضای گروه خرابکاری‌ای که مارلا رو ربوده بودند پیش راوی میان و آنها را تنها میزارند. راوی و مارلا دست در دست هم در حال فرو ریختن آسمان خراش بلند شهر هستن.

نقد و بررسی فیلم باشگاه مشت زنی

باشگاه مبارزه اثری به کارگردانی دیوید فینچر و به نویسندگی جیم اولز، از رمانی به همین نام به قلم چاک پالانیک اقتباس شدست. این فیلم در هنگام نخستین اکرانش با موفقیت روبرو نشد، جای تعجب هم ندارهً زیرا فقط با چند بار دیدنه که جذابیت، شعور و جادوی واقعی این اثرِ جاودان آشکار میشه. فیلم باشگاه مشتزنی یکی از اون فیلم هایی هستش که نیاز داره بارها مورد بررسی قرار بگیره تا هر بار چیزی اَزش کشف شه.

دلیل اصلی این موضوع میتونه پایان بندی فیلم باشه. پایان عجیب فیلم باعث میشه هر فرد علاقه مند به سینما رو مجاب به دیدن دوباره فیلم کنه. درک جریان اصلی و مفهومی فیلم، در چندبار تماشای فیلم مشخص میشه. زیرا همه سَرنخ ها به شکلی پیچیده در لایه های فیلم نهفتس. این مهم نیاز به پیش زمینه فکری در شما داره؛ اگر بدونین که به دنبال چه چیزی هستین، یه درک عالی و بسیار بهتر از فیلم خواهین داشت.

این فیلم در اولین تماشا، فراموش نشدنیه! با فلاش بَک های متعدد و با روایتی سریع، همه چیز تا حدودی پیچیده و گنگ به نظر میرسه. تعجب آور نیس که متوجه بشین بسیاری از مردم در ده دقیقه اول فیلم با مشکل بزرگی روبرو میشن، زیرا زندگی اولیه راوی و شخصیت اصلیش به طرز منحصربه فردی عجیب و تا حدودی خنده داره.

پرسش و پاسخ

موضوع فیلم باشگاه مشتزنی چیه؟

این فیلم در مورد یه کارمنده که بی خوابی داره و با شخصیت دیگر وجودش به طرز عجیبی در ارتباطه.

بازیگران فیلم فایت کلوب کیان؟

براد پیت، ادوارد نورتون و هلنا بونهام کارتر از بازیگران مشهور این فیلم به یاد ماندنی سینمای هالییوده.

کارگردان فیلم باشگاه مبارزه کیه؟

دیوید فینچر کارگردان این اثره. او همچنین فیلم های مشهور دیگری به نام های هفت، بازی و دختر گم شد ه رو نیز در کارنامش دارد.

شخصیت راوی (تایلر) در دل لحن تیره و تاریک فیلم

زمانی که راوی با تایلر داردن یا همون براد پیت که شخصیتی نمادین داره روبرو میشه، میفهمه که او مظهر چیزهایی که در در درونشه. تایلر هر لحظه که روی پرده سینما مشاهده میشه کاراکتری جذابه. و حداقل برای نیمه اول فیلم هر کسی آرزو میکنه کسی مثل او باشه. این یکی از نقش آفرینی های دیوانه کننده براد پیت هستش، چیزی که بعدها تو هیچ کدوم از فیلماش مشاهده نشد. تایلر با آن دیالوگ های به یاد ماندنی، از خودش شخصیت ماندگار در تاریخ سینما ساخت. او یک چهره جذاب و کاریزماتیک داره که میتونه الهام بخش یه ارتش از مردان مبارز در شهرهای بزرگ باشه تا داخل انبارهای مخفی، باشگاه مشت زنی راه بیاندازن.

از طرف دیگر، نمیشه به راحتی از عملکرد عالی ادوارد نورتون غافل شد. این فیلم اوست! او تقریباً در تمام فیلم حضور داره و یه نمونه بارز از تعهد بازیگر جهت فروش رفتن تو نقششه. تمامی صحنه های مشت زنی فیلم حرفه ای و بسیار واقع بینانه از کار دراومده.

بیان فیلم باشگاه مشتزنی

لحن یا به عبارتی تِم فیلم تیره و تاره. چیزیکه در آثار دیگر فینچر نیز به وفور میبینید. سبک دیوید فینچر به خوبی در فیلم باشگاه مشتزنی مشاهده میشه. اما این عنصر تاریک به فیلم حاشیه لازم رو برای بیان داستان میده. خشونت های بی امان، اقدامات منزجر کننده، وحشیانه و ناسزا گفتن ها
و سپس برخی از اقدامات عجیب و غریب فلسفوی، باشگاه مبارزه رو به یکی از جاه طلب ترین فیلم های پایان قرن بیستم تبدیل کرده.

جشن خشونتی که در آن قهرمان فیلم خودش رو به اون دعوت میکنه، اثرات دنیای مدرن برای عدم ارضای ذهنی آدما از زندگیه. ادوارد نورتون به عنوان یه فرد تنها، خیلی پُر آشوب و آسیب دیده. او دنیای خودش رو با طنزی جالب تعریف میکنه. او برای جلوگیری از فقدان خوابِ راحت، تو جلسات 12 مرحله ای شرکت میکنه، جایی که میتونه با خوشبختی افرادی رو تو آغوش بگیره. بی تردید شخصیت های اصلی فیلم دچار نوعی خود تخریی هستند. از راوی گرفته تا مارلا و هر کدام به نحوی تاب زندگی رو ندارن.

رنج کشیدن به مثابه رسیدن به آزدی

آشنایی او مارلا زندگیشو به هم میرزه. در حقیقت، حضور مارلا بیشتر نماینده حالت زنانه دنیای مدرنه، جایی که زنان بیش از هر چیز دیگری، نقش محرک های جنسی رو ایفا میکنن. سپس در هواپیما، او با ذات درونی خودش یعنی تایلر آشنا میشه. تایلر در اصل روح راویه که به شکلی خود تخریب کننده ظاهر میشه! او در طبقه همکفش، یه جامعه مخفی از مردانی رو راه اندازی کرد که برای دستیابی به آزادی و تحقق عقده های درونی از طریق ضرب و شتم با یکدیگر مبارزه میکنن.

در همین مرحله‌س که فیلم جلوی شوخ بودن رو میگیره و برخی از بی رحمانه ترین و پُر خشونت ترین سکانس های بدون توقف تاریخ سینما رو نشون میده. اما این همه خشونت برای چیه؟ به گفته تایلر داردن:
«این مسئله در مورد رهایی خود از بندهای زندگی مدرنه که مردان رو تحریک و مجذوب خودش میکنه». تک تک اعضای باشگاه مشتزنی، با تمایل به درد، رنج و خطر مرگ، آزادی رو پیدا میکنن.

حرکت های زیبای دوربین در فیلم فایت کلاب

یکی از نوآورترین چیزها در مورد فیلم فایت کلوب، حرکت های زیبای دوربین و جلوه های ویژه منحصرفردشه. فقط کافیه به صحنه انفجار خونه ادوارد نورتون نگاه کنین، دوربین نحوه انفجار رو با استفاده از جلوه های ویژه کامپیوتری به شکلی بسیار ظریف و هنری نشون میده. پایان زیبا و معنادار فیلم میتونه این پیام رو برسونه که وقتی دست به خود تخریبی میزنی و دنیاتو نابود میکنی، چیزی که هنوز میتونه معنا داشته باشه، عشقه!

در کل، فیلم باشگاه مبارزه به درستی مستحق تحسین از سوی منتقدینه. این اثر یه نمایش عالی از وضع موجوده با داستانی عجیب و غریب اما ارزشمند، طنین انداز فیلم هایی با لحن تاریک و مفاهیمی عمیقه. باشگاه مشت زنی، فیلمیه که با گذشت زمان، عیارش بیشتر مشخص میشه.

دیالوگ های معروف فیلم باشگاه مشتزنی

«من نمیخوام بدون هیچ زخمی بمیرم» – راوی

«این زندگی شماس و یه لحظه به پایان میرسه» – راوی

«شما ویژه نیستین، شما یک برف زیبا و بی نظیر نیستین، شما مانند همه مواد آلی در حال پوسیدگی هستین. همه ما بخشی از یه کمپوست هستیم» – تایلر

«در یه خط زمانی به اندازه کافی طولانی، میزان بقا برای همه به صفر میرسه» – تایلر

«چیزهایی که قبلاً به اونا تعلق داشت، اکنون متعلق به شما هستن» – تایلر

«امروز روزیه که خورشید فقط برای تحقیر شما بالا میاد» – تایلر

«وقتی دچار بی خوابی هستی، انگار تو بیداری هم نیستی» – راوی

دیالوگ های ماندگار fight club

«آقایان، به باشگاه مشتزنی خوش آمدین. اولین قانون باشگاه اینکه شما در مورد فایت کلوب با کشی صحیت نمیکنین. قانو ن دوم هم اینکه در مورد باشگاه مبارزه هیچی به کسی نمیگین. قانون سوم مبارزه اینکه کسی فریاد زد تمومش کنین یا داغون شد، دعوا تمام میشه. قانون چهارم اینکه فقط دو نفر با هم دعوا میکنن. قا نون پنجم اینکه فقط یه مبارزه در یه زمان، نه بیشتر. قانون ششم اینکه دعوا باید بدون لباس، بدون کفش و یا هر وسیله دیگه ای باشه. قانون هفتم اینکه دعوا تا زمانی که هر دو طرف راضی باشن ادامه خواهد  داشت و قانون هشتم و آخر اینکه اگر این اولین شب شما در باشگاه مشتزینه، باید بجنگین» – تایلر

«چسباندن پَرها روی باسن، شما رو به مرغ تبدیل نمیکنه!» – تایلر

«ما مصرف کننده هستیم، ما فرآورده های وسواس سبک زندگی هستیم. قتل، جنایت، فقر، این چیزها برای من اهمیتی ندان. آنچه مرا نگران میکنه مجلات مشهور، تلویزیون با 500 کانال، نام برخی از لباس های زیر مانند روژین، ویاگرا و اولسترا هستش»  – تایلر

«این لباس عروسه، من اون رو از یه فروشگاه دست دوم گرفتم. یه شب به شدت عاشق شدم و پوشیدمش، روز بعد گذاشتمش کنار» – مارلا

14 واقعیت جالب درباره فیلم فایت کلوب

1- پیش از انتخاب برد پیت، تهیه کنندگان میخواستن راسل كرو نقش تایلر داردن رو بازی کنه.

2- فونت مورد استفاده برای عنوان و نوشته های تیتراژ و انتهای فیلم، Fight This نام داره.

3- قبل از فیلمبرداری، گریمور فیلم یعنی جولی پیرس، دوره های UFC رو مورد مطالعه قرار داد. تا ببینه چه نوع گریمی برای صحنه های مبارزه آماده کنه.

4- برد پیت و ادوارد نورتون دروس پایه در رشته های بوکس، تکواندو و گریپلینگ را فرا گرفتند.

5- فیلمبرداری 138 روز به طول انجامید وطراح تولید الکس مک داوول بیش از 300 سکانس در 200 مکان و 72 مجموعه ساخت.

6- سیگار کشیدن مارلا باعث برونشیت در هلنا بونهام کارتر شد.

7- کاراکتر ادوارد نورتون در فیلم باشگاه مشتزنی، نامی نداره.

8- نورتون برای نقش خود حدود 10 کیلوگرم وزن کم کرد.

9- تمام ساختمان هایی تو آخر فیلم منفجر میشن، در واقع مال خوده کمپانی فاکس هستش.

10- پس از درگیری واقعی چاک پالانیوک، باشگاه مبارزه به یه ایده برای کتاب تبدیل شد.

11- کارگردان دیوید فینچر در مصاحبه ها ادعا کرده بود که حداقل یه لیوان استارباکس در هر صحنه از فیلم قابل مشاهدس.

12- هنگامی که تایلر در حال صحبت کردن در مورد قوانین باشگاهه، هنگامی که از راکستارها یاد میکنه، مستقیماً به شخصیت جرارد لتو نگاه میکنه.

13- دستمزدی که برد پیت از این فیلم گرفت، هفت برابر ستارگان دیگر بود.

درباره کارگردان فیلم باشگاه مشتزنی

دیوید فینچر متولد 28 آگوست 1962 در دنورِ کلرادو هستش. او یکی از معتبرترین کارگردانان سینمای جهانه که همچنان در این عرضه فعالیت میکنه. فینچر در سن هشت سالگی با دوربین هشت میلی متری فیلمبرداری رو آغاز کرد.

بعد از 18 سالگی، او برای در شرکت جلوه های ویژه جورج لوکاس، «نور و جادوی صنعتی» کار کرد، جایی که در بخش جلوه های تصویری در فیلم های «بازگشت جدای؛ جنگ ستارگان» و «ایندیانا جونز و معبد رستاخیز» همکاری شدات. در سال ۱۹۸۵ از شرکت بیرون اومد و شروع به ساخت آگهی بازرگانی برای شرکت های معروفی مانند لوی، نایک، پپسی، سونی، کوکاکولا و و موارد دیگر شد.

از طریق کارگردانی برای موزیک ویدیوها، فینچر شروع به توسعه سبک خاص خودش کرد. او برای خواننده های مشهوری مانند مادونا، مایکل جکسون، گروه رولینگ استونز، جورج مایکل و بسیاری دیگر موزیک ویدیو ساخت. فینچر با دستیابی شهرت در ساخت این کارها، اولین فرصت رو برای کارگردانی یک فیلم سینمایی به دست آورد.

فیلم شناسی:

• بیگانه ۳ (1992)
• هفت (1995)
• بازی (1997)
• باشگاه مشت زنی (1999)
• اتاق وحشت (2002)
• زودیاک (2007)
• سرگذشت غریب بنجامین باتن (2008)
• شبکه اجتماعی (2010)
• دختری با خالکوبی اژدها (2011)
• دختر گم ‌شده (2014)
• مَنک (2020)