هفت عادت انسان های تاثیرگذار؛ روی کاراکتر تمرکزکن نه شخصیت

هفت عادت انسان های تاثیرگذار

هزاران کتاب در مورد موفقیت نوشته‌شده، پس چرا کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار تا این اندازه متفاوته؟ استفن کاوی در مورد 200 سال «ادبیات موفقیت» تحقیق کرد تا تونس چیزهای جالبی پیدا کنه. در 50 سال گذشته، بیشتر کتاب ها به اخلاق شخصیتی معطوف شده‌بودن، مواردی مانند نحوه‌ی لباس پوشیدن، نحوه‌عملکرد در تعاملات اجتماعی، نگرش ذهنی مثبت و مهارت ها و تکنیک هایی که افراد را به‌سمت رفتارهای خاصی می برد.

اما کتاب 7 عادت انسان های مؤثر به اخلاق کاراکتری و نه اخلاق شخصتی اشاره داره. این مفهوم ممکنه براتون یکم گنگ باشه، ولی من تو این مقاله در مورد فلسفه اصلی این کتاب صحبت خواهم کرد.

درباره کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار؛ تقابل اخلاق کاراکتری با اخلاق شخصیتی

استفن کاوی در طی 25 سال همکاری با افراد موفق تو حوزه های مختلف، کشف کرد که افراد با موفقیت بسیار بالا غالباً دچار احساس پوچی هستن. وی در تلاش برای درک دلیل، چندین کتاب خودسازی، خودیاری و روانشناسی رایج رو که در طول 200 سال گذشته نوشته‌شده‌بود رو خوند. در اینجا بود که وی متوجه تضاد تاریخی شدیدی بین دو نوع موفقیت شد.

قبل از جنگ جهانی اول، موفقیت‌به اخلاق کاراکتری نسبت داده‌میشد. این شامل خصوصیاتی مانند فروتنی، وفاداری، صداقت، شجاعت و عدالت بود. با این حال، پس از جنگ  تغییراتی در مورد آنچه کاوی از آن به عنوان «اخلاق شخصیتی» یاد میکنه، تغییر کرده. در اینجا، موفقیت به عنوان تابعی از شخصیت، تصویر عمومی، رفتارها و مهارت ها نسبت داده‌میشه. با این وجود، اینها موفقیت های کم عمق و سریع بودن که مشرف به اصول عمیق زندگی میشدن.

موفقیت شما به کاراکترتون بستگی داره نه شخصیتتون!

کاوی استدلال میکنه که برای دستیابی به موفقیت پایدار باید کاراکتر شما پرورش پیدا کنه نه شخصیت شما!. اخلاق کاراکتری مبتنی بر یه سری اصوله. کاوی ادعا میکنه که این اصول در اکثر سیستم های دینی، اجتماعی و اخلاقی کاملاً پایداره و کاربرد جهانی دارن. وقتی برای اصول صحیح ارزش قائل هستین، واقعیت رو آنگونه که واقعاً هس میبینین.

این مفهوم، پایه و اساس کتاب پرفروش اونه. کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار (7 Habits of Highly Effective People)، رویکردی درونی به اثربخشی ارائه میده که محور اصولش بر کاراکتر فرده. درونی بودن اخلاق کاراکتری به معنای اینه که تغییر از درون فرد شروع میشه.

اگر هنوز هم موضوع براتون یکم گنگه، بهتره یک کوه یخ را تصور کنین. اخلاق شخصیتی بالاتر از آب قرار میگیره، در حالی که اخلاق کاراکتری زیر آبه. کاراکتر پایه و اساس رو تشکیل میده. اینجاست که بیشترین تأثیر در طولانی مدت احساس میشه. مشکل اینه که مردم روی پایه و اساس تمرکز نمیکنن، بلکه به ظاهر توجه دارن. آنها به دنبال میانبرها و رفع سریع هستن، اما هیچ میانبر وجود نداره.

پرسش و پاسخ:

کتاب هفت عادت انسان های تأثیرگذار در مورد چیه؟

این کتاب اثری روانشناسانس که به افراد کمک میکنه تا بیشتر درون خودشون رو نگاه کنن و اینجوری واقعیت رو بهتر درک کنن.

هفت عادت انسان های تأثیرگذار نوشته کیه؟

این کتاب نوشته استفن کاوی هستش. او نویسنده مشهور کتاب های خودیاری است که تونسته تو این زمینه بسیار تأثرگذار باشه.

کتاب هفت عادت انسان های تأثیرگذار چیا هستن؟

این 7 عادت دقیقاً به خوصیات مشترک آدما مربوط میشن که میتونن موفقیت اونا رو تضمین کنه.

خلاصه کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار؛ 7 نکته که زندگی شما رو به کلی تغییر میده

هفت عادت استفن کوی از اصول اولیه کاراکتری که سعادت و موفقیت بر اساس اونا بناشده، ابداع‌شده. 7 عادت افراد بسیار مؤثر یه رویکرد اصول محور هم برای اثربخشی شخصی و هم بین فردی رو ارائه میده. به جای تمرکز بر تغییر جلوه های بیرونی رفتار و نگرش، هدف شما اینه که هسته اصلی شخصیت و انگیزه های خودتون رو بیدار کنین.

هفت عادت در این کتاب به شما کمک میکنه تا از حالت وابستگی، به استقلال و سرانجام به وابستگی متقابل حرکت کنین. در حالی که جامعه و بیشتر کتاب های خودیاری در استقلال قهرمان بازار به عنوان بالاترین دستاورد حرکت میکنن، کووی استدلال میکنه که این وابستگی متقابله که بیشترین نتیجه را به دست میده.

برای دستیابی به این سطح از وابستگی متقابل، باید هر یک از هفت عادت مندرج در کتاب را در خودتون پرورش بدین. هفت عادت به شرح زیر هستن:

کتاب 7 عادت انسان های تاثیرگذار
کتاب 7 عادت انسان های تاثیرگذار

عادت 1: کنشگر باشین

اولین و اساسی ترین عادت یه فرد مؤثر، کُنشگر بودنه (انجام یه فعل). بیشتر از ابتکار عمل، کنشگر بودن به معنای مسئولیت پذیری در زندگیه. در نتیجه، شما رفتار خودتون رو بر روی عوامل بیرونی سرزنش نمیکنین، بلکه اونارو به عنوان بخشی از یه انتخاب آگاهانه بر اساس ارزش های خود در نظر میگیرین. درجایی که افراد واکنشی از احساسات رانده‌میشن، افراد کنشگر با ارزش ها هدایت میشن.

درحالیکه عوامل خارجی توانایی ایجاد درد رو دارن، کاراکتر درونی شما نیازی به آسیب دیدن نداره. مهمترین چیز اینکه چگونه به این تجربیات پاسخ میدین!. افراد کنشگر تلاش خودشون رو بر روی مواردی که میتونن تغییر دهن متمرکز میکنن، در حالی که افراد واکنشی تلاش های خودشون رو بر مناطقی از زندگیشون متمرکز میکنن که در آن هیچ کنترلی ندارن. آنها با سرزنش عوامل بیرونی به دلیل احساس قربانی شدن، انرژی منفی زیادی به خودشون وارد میکنن. این به نوبه خود، نیروهای دیگر رو قادر میسازن تا دائماً اونارو کنترل کنن.

واضح ترین مظاهر کنشگر بودن اینکه در توانایی شما در پایبندی به تعهداتی که به خودتون و دیگران قائل هستین، دیده‌میشه. این شامل تعهد به بهبود و رشد شخصی خود هستش. با تعیین اهداف کوچیک و پایبندی به اونا، به تدریج صداقت خودتون رو افزایش میدین، که این باعث افزایش توانایی شما در پذیرش مسئولیت زندگیتون میشه. کوی پیشنهاد میکنه که یه آزمایش 30 روزه انجام بدین که در آن شما یکسری تعهدات کوچیک رو انجام میدین و به اونا پایبندین. بعد از 30 روز خواهید دید که چگونه این موضوع، احساس شما رو تغییر میده.

عادت 2: از پایان آغاز کنین

برای درک بهتر این عادت از کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار، کاوی از شما دعوت میکنه تا مراسم تشییع جنازه خودتون رو تصور کنین. او از شما میخواد که فکر کنین چگونه میخوایید عزیزانتون رو به یاد بیارید ک در مورد چه چیزای خوبی از شما حرف میزنن. شرکت در این آزمایش فکری به شما کمک میکنه تا برخی از ارزش های اصلی خودتون رو که باید پایه و اساس رفتارتون باشه رو شناسایی کنین.

دانستن آنچه برای شما مهمه، به معنای اینکه میتونین زندگی خودتون رو در خدمت مهمترین چیزها قرار بدین. عادت دوم شامل شناسایی کارهای قدیمیه که شما رو از آنچه مهمه دور میکنه و نوشتن نسخه های جدید از خودتونه که با ژرف ترین ارزش هاتون در ارتباطه. این بدین معنی که، هنگام بروز چالش ها، میتونین با پیشروی و با صداقت اونارو برآورده کنین، زیرا ارزش های شما مشخصه.

ماموریت شخصی ایجاد کنید

کاوی بیان میکنه که مؤثرترین راه برای شروع با ذهنیت نهایی، ایجاد یه مآموریت شخصیه. پس باید روی موارد زیر تمرکز کنین:

  • آنچه شما میخوایین (شخصیت) باشین.
  • کاری که میخوایین انجام بدین (مشارکت و دستاوردها).

با گذشت زمان، مأموریت به قانون اساسی شخصی شما تبدیل میشه. شما با ایجاد اصول اصلی زندگی خودتون، پایه و اساس محکمی ایجاد میکنین تا از آن شکوفا شین. این شبیه به فلسفیه که ری دالیو در کتاب خود با عنوان «اصول» ارائه مییده. از آنجا که اصول وابسته‌به عوامل خارجی نیستن، آنها ازبین نمیرن. با یک زندگی اصولی، میتونین جهان بینی واضح تر و عینی تری برای خودتون داشته باشین.

عادت 3: چیزای مهم را در اولویت قرار بدین

برای شروع این فصل، کاوی از شما میخواد به سؤالات زیر پاسخ بدین:

  1. چه کاری میتونین انجام بدین که باعث بهبود زندگی شخصی شما میشه؟
  2. انجام  چکاری زندگی حرفه ای یا شغلی شما را بهبود میده؟

در حالی که عادت یک شما رو تشویق میکنه که مسئولیت زندگی خودتون رو بر عهده بگیرین و عادت دو بر اساس توانایی تجسم و شناسایی ارزش های کلیدی شماس، عادت سه اجرای این دو عادت قبلیه!. این تمركز روی تمرین مدیریت مؤثر خود از طریق اراده مستقله. باپرسیدن سؤالات فوق به خودتتون، آگاه میشین که شما توانایی تغییر چشمگیر زندگی خودتون رو در زمان حال را دارین.

بنابراین، داشتن یه اراده مستقل به این معنی که شما قادر به تصمیم گیری و عمل به اونا هستین. هر چند وقت یکبار از اراده مستقل خود استفاده میکنین تا شخصیت درونی خودتون رو بالا ببرید. صداقت شما مترادف با اینکه چقدر برای خود ارزش قائل هستین و به چه میزان تعهدات خودتون رو حفظ میکنین. عادت سه مربوط به خود با اولویت بندی این تعهدات و اولویت قراردادن مهمترین امور زندگیه. این یعنی پرورش توانایی‌گفتن چیزایی که با اصول شما مطابقت ندارن.

خلاصه‌ی کتاب نیروی ذهن ناخودآگاه؛ چطور افکارمون مارو به موفقیت میرسونن در سایت عادل دمیرچی بخونید.

برای مدیریت مؤثر وقت خود مطابق با عادت سه، اقدامات شما با

ید در راستای موارد زیر باشن:

  1. اقدامات باید اصول محوری باشن.
  2. آنها باید دارای وجدان باشن، به این معنی که به شما این امکان را میدن که زندگی خودتون رو مطابق با ارزش های اصلیتون سازمان دهی کنن.
  3. اقدام‌های شما مأموریت اصلی شما رو تعریف میکنن که شامل ارزش ها و اهداف بلند مدت شما میشن.
  4. آنها به زندگی شما تعادل میدن.
  5. اونها به صورت هفتگی و با اقتباس روزانه سازماندهی میشن.

موضوعی که هر پنج نکته بالا رو به هم پیوند میدن اینکه تمرکز بر بهبود روابط و نتایج

ه، نه بیشتر کردن وقت شما!.

عادت 4: به مفهوم برنده برنده فکر کنین

استفن کاوی در کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار معتقده پیروزی برد برد یه تکنیک نیس، یک فلسفه تعامل انسانیه. این یه چهارچوب ذهنیه که به دنبال منافع متقابل برای همه افراد ذیربط هستش. این بدان معناس که همه توافق ها یا راه حل ها با یکدیگر سودمند بوده و همه طرف ها از نتیجه راضی هستن. برای تجسم این طرز فکر، زندگی باید به عنوان یه همبستگی تلقی شه، نه یه رقابت!.

بنابراین، برای اتخاذ یک ذهنیت برد برد، باید عادت رهبری بین فردی را پرورش بدین. این شامل انجام هر یک از صفات زیر هنگام تعامل با دیگرانه:

  • خودآگاهی
  • ابتکار
  • وجدان
  • اراده مستقل

     

ویژگی‌های یک رهبر برنده در کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار

برای اینکه یک رهبر برنده و مؤثر باشین، کوی استدلال میکنه که شما باید پنج بعد مستقل را تو آغوش بگیرین:

شخصیت:

این پایه و اساس یه ذهنیت برد بردِ و به معنای صداقت، بلوغ و یک «ذهنیت 

 

فراوانی» هستش.

روابط:

اعتماد برای دستیابی به توافق های بردبرد ضروریه. شما باید روابط خودتون رو بالا ببرین تا اعتماد به نفس بالایی نیز داشته باشین.

توافق نامه ها:

این بدان معناس که طرف های درگیر باید در مورد نتایج مطلوب، دستورالعمل ها، منابع، پاسخگویی و پیامدهای مورد نظر توافق کنن.

عملکرد برد برد و سیستم های حمایتی: ایجاد یه مجموعه استاندارد و توافق‌شده از نتایج دلخواه برای سنجش عملکرد در یک سیستم که میتونه از یه ذهنیت برد برد پشتیبانی کنه.

فرآیندها:

همه فرآیندها باید برای ایجاد راه حل های برد برد انجام بشن.

عادت 5: ابتدا به دنبال فهمیدن باشین، سپس برای درک کردن

 

اگر میخوایین روابط بین فردی خودتو نرو بهبود بدین، کووی استدلال میکنه که شما باید سعی کنین قبل از تلاش برای درک خود، یه موقعیت را درک کنین. توانایی برقراری ارتباط واضح برای اثربخشی کلی شما ضروریه، زیرا این مهمترین مهارتی که میتونین آموزش بدین. در حالی که سال ها را صرف یادگیری خواندن، نوشتن و صحبت‌کردن میکنین، کووی بیان میکنه که تمرکز کمی به آموزش مهارت گوش‌دادن بسیار مربوطه.

اگر اصول شما محکم باشن، طبیعتاً میخوایین افراد رو درگیر کرده و به حرفاشون گوش دهین. در نتیجه، این از طریق شخصیت شماست که چه نوع فردی رو برای ارتباط انتخاب میکنین. از طریق آن، مردم به طور غریزی به شما اعتماد خواهنن کرد. در حالی که بیشتر افراد با هدف پاسخ‌دادن گوش میدن، شنونده ماهر با هدف فهمیدن گوش میده. این به مهارت «گوش‌دادن همدلی» معروفه.

شنونده باید در چارچوب صحبت‌کننده قرار بگیره

یه شنونده همدلی میتونه در چارچوب مرجع شخص صحبت کننده قرار بگیره. با این کار، آنها دنیا رو همانطور که میبینن درک میکنن و چیزهایی رو که احساس میکنن رو حقیقت میدونن. بنابراین، گوش‌دادن به همدلی به شما امکان مییده تصویری واضح تر از واقعیت به دست بیارین. وقتی شروع به گوش‌دادن به افرادی میکنین که قصد درک اونا رو دارین، از اینکه چقدر با شما دوست میشن، تعجب خواهید کرد.

 

هنگامی که فکر میکنین وضعیت رو درک کردید، قدم بعدی اینکه خودتون رو درک کنین. این مهم، نیاز به شجاعت داره. با استفاده از آنچه شما از گوش همدلی یاد گرفتین، میتونین ایده های خودتون رو مطابق با الگوی و نگرانی های شنونده خود ارتباط بدید. این باعث افزایش اعتبار ایده های شما میشه، زیرا شما به همان زبان مخاطبان خود صحبت خواهید کرد.

عادت 6: هم افزایی (همکاری افراد برای کارکرد بهتر)

در کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار بیان میشه که: «هنگامی که هم افزایی وجود داشته باشه، تمایل به دستیابی به توافق های برد برد بیشتر میشه.» این جوهر رهبری محوره. این قدرت بزرگ، مردم رو متحد میکنه. چالش واقعی استفاده از اصول همکاری خلاق هم افزایی در تعاملات اجتماعی شماس. کاوی استدلال میکنه که چنین مواردی از همکاری گروهی اغلب مورد غفلت واقع میشه، اما باید تبدیل به بخشی از زندگی روزمره شما بشن.

در اصل، هم افزایی یک فرآیند خلاقه که نیاز به روحیه باز و برقراری ارتباط داره. این به معنای متعادل کردن اختلافات ذهنی، عاطفی و روانشناختی بین گروهی از افراد و در انجام این کار، ایجاد پارادایم های (الگوی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی) جدید فکری بین اعضای گروهه. اینجاس که خلاقیت به حداکثر میرسه. هم افزایی اثربخشی به عنوان یه واقعیت وابسته‌به هم هستش. این شامل کار گروهی، تیم سازی و ایجاد وحدت با سایر انسانهاس.

عادت 7: اره را تیز کنین
خلاصه‌ی کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار

عادت هفتم همه چیز در مورد تقویت خود در چهار بُعد زیر هستش:

جسمی:

 ورزش، تغذیه و مدیریت استرس. این به معنای مراقبت از بدن جسمی، درست غذاخوردن، خواب کافی و ورزش منظمه.

اجتماعی / عاطفی:

خدمات، همدلی، هم افزایی و امنیت ذاتی. این احساس امنیت و معنی رو برای شما فراهم میکنه.

معنوی:

ارزش گذاری و تعهد، مطالعه و مراقبه ارزش. در تمرکز روی این زمینه از زندگی خود، به مرکز و سیستم ارزشی درونی خود نزدیک میشین.

ذهنی:

خواندن، تجسم، برنامه‌ریزی و نوشتن. آموزش مداوم خود به معنای گسترش ذهنیته. این برای اثربخشی ضروریه.

«تیز کردن اره» به معنی بیان و پرورش هر چهار انگیزه به طور منظم و مداومه. این مهمترین سرمایه گذاریه که میتونین در زندگی خود رقم بزنین، زیرا شما ابزار عملکرد خودتون هستین. گرایش به هر بُعد بالا با توازن ضروریه، زیرا اضافه برداشت در یک بُعد به معنای بی توجهی به دیگریه.

تیز کردن اره شما در یک بُعد، اثر مثبت بر بُعد دیگری داره. به عنوان مثال، با تمرکز بر سلامت جسمی، شما سهواً سلامت روانی خودتون رو نیز بهبود میبخشین. این به نوبه خود، یه مارپیچ رو به رشد و با تغییر رو ایجاد میکنه تا به طور فزآینده ای خودآگاه شوین. حرکت مارپیچ به معنای اینکه باید به عنوان یه فرد به سمت بالا حرکت کرده و به تدریج به یک فرد کارآمد تبدیل شوین، باید بیاموزین، متعهد شوین و کار درس رو انجام دهین.

جملات زیبا از کتاب هفت عادت انسان های تاثیرگذار

«اخلاق کاراکتری میگه که اصول اساسی زندگی وجود دارن و افراد فقط میتونن موفقیت واقعی و خوشبختی پایدار رو هنگام یادگیری و ادغام این اصول در شخصیت اصلی خود تجربه کننن.»

«آنچه شما آنقدر با صدای بلند فریاد میزنین را نمیتوانم بشنوم.» (به این معنا که کارای بزرگ باید بدون سر و صدا انجام بشن).

«ما نقشه های بسیاری در سر خود داریم و میتوان هر یک از آنها رو به دو دسته اصلی تقسیم کرد، نقشه در مورد چیزها یا واقعیت ها و نقشه ای از نحوه قرارگرفتن چیزها یا ارزش ها.»

«اگر سعی کنیم نگرش ها و رفتارهای بیرونی خودمون رو تغییر بدیم، در طولانی مدت خیلی خوب عمل نخواهیم کرد. اگر نتونیم پارادایم های اساسی را که از آن رفتارها جریان پیدا میکنن رو بررسی کنیم، نمیتونیم موفق شیم.»

«ما جهان رو نه آنطور که هست یا آنطور که میخواییم میبینیم.»

«پارادایم های ما، صحیح یا نادرست!، منشأ نگرش ها و رفتارهای ما و در نهایت روابط ما با دیگرانه.»

«اگر میخواییم تغییرات نسبتاً جزئی در زندگی خود ایجاد کنیم، میتونیم به طور مناسب روی نگرش ها و رفتارهای خودمون تمرکز کنیم. اما اگر بخواییم تغییر چشمگیر و کوانتومی ایجاد کنیم، باید روی پارادایم های اصلی خود کار کنیم.»

«پارادایم ها از شخصیت جدا هستن. هستی در جود انسانه و آنچه میبینیم با آنچه که هستیم بسیار ارتباط داره.»

«پارادایم ها قدرتمند هستن، زیرا چشم اندازهایی رو ایجاد میکنن که از طریق آن جهان رو میبینیم. قدرت تغییر پارادایم، قدرت اساسی تغییر کوانتومیخ، خواه آن تغییر یه روند سریع یا یه روند آهسته و آگاهانه باشه.»

«پذیرش جاهلیت اغلب اولین قدم در آموزشه.»

«مشکلات مهمی که با آنها روبرو هستیم در همان سطح فکری که در زمان ایجاد آنها وجود نداشتیم قابل حل نیست.»

«ما آنچه هستیم را مدام تکرار میکنیم. بنابراین، تعالی یک عمل نیست بلکه یک عادته.»

«فکر کنین، عملی رو درو کنین، عملی رو بکارین. یه عادتی رو درو کنین، عادت رو بکارین. یه شخصیت رو درو کنین، یه شخصیت رو کاشت کرده و سرنوشت رو درو کنین.»

درباره استفن کاوی نویسنده کتاب 7 عادت انسان های مؤثر

شاید تعداد کمی از نویسندگان تونستن یه دوره پنج ساله تو لیست پرفروش ها باشن، یک جایزه جهانی کسب کنن و یک امپراتوری تجاری چند میلیون دلاری ایجاد کنن. همه اینا از طریق ژانر خودیاری و ادبیات تجاری نشأت میگیرین، چیزی که استفان کاوی رو به فردی مشهور تبدیل کرد. این نویسنده پرفروش نیویورک تایمز به عنوان یکی از مردان موفق در تمام دوران، از سوی بسیاری افراد مورد ستایش قرارگرفته.

وی نمونه ای از اثربخشی شخصی و حرفه ای رو به جهانیان بخشید و زندگی میلیون ها انسان رو در سراسر جهان تغییر داد. مشتری های وی شامل بسیاری از شرکت های دولتی، دانشگاه ها، دانشجویان، افراد و حتی بیل کلینتون رئیس جمهور سابق ایالات متحده!. او بیشتر به خاطر کتاب «هفت عادت انسان های تأثیرگذار» شناخته میشه که برای 250 هفته در لیست پرفروش های نیویورک تایمز بود.

برخی از کتاب های دیگر او مانند رهبری اصول محور، عادت هشتم: از اثربخشی تا عظمت و رهبر در من هستش. وی به غیر از تألیف کتاب هایی در مورد بهبود شخصی، به سخنران و استاد شناخته‌شده در دانشگاه بریگام هستش. وی با مدرک MBA از دانشکده بازرگانی هاروارد فارغ التحصیل‌شده.

رژیم کتابخواری یعنی مطالعه‌ی خلاصه کتاب های پرفروش جهان در کمتر از ده دقیقه. پس همین الان یه کتاب رو در کتابخواری قورت بده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *