کتاب پله پله تا اوج از زیگ زیگلار، یکی از کتابای معروف برای پیشرفت شخصی و شغلیه. زیگ زندگی دشواری داشته و بچه دهم از دوازده فرزند خانواده بوده که پدرش رو تو سن شش سالگی از دست میده. با وجود زندگی سختی که داشته، ولی تو زندگیش موفقیت های زیادی کسب کرده. اون یه سخنران انگیزشی و یه نویسنده بود و پیشرو تو زمینه تفکر مثبت و خود بهبودی بود.
در کتاب پله پله تا اوج، زیگ زیگلار از تصورات پرواز از پله ها در کنار آسانسور استفاده کرده که موضوعی عجیبه. ایده استفاده از این تخیل، این بوده که به دیگران نشون بده که هیچ میانبری تو زندگی وجود نداره!، تو اینجا میانبر همون آسانسوره و از پله ها استفادهشده تا توضیح بده که برای دستیابی به اهدافتون باید هر مرحله رو طی کنین تا زندگی شاد و هدفمندی رو داشته باشین. پس برای داشتن زندگی هدفمند، نیاز دارین که از پله ها استفاده کنین، نه میانبرها!
خلاصه کتاب پله پله تا اوج؛ شش اصل مهم برای داشتن زندگی شاد
زیگ زیگلار چیزایی که مردم باید برای داشتنزندگی شاد و معنادار درک کنن رو تو کتابش توضیحداده و برای آسونتر ساختنه اونا، شش اصل رو بیانکرده. این اصول عبارتند از:
- خویشتن شناسی
- ارتباط
- اهداف
- گرایش
- کار
- میل
1- خودتون رو خوب بشناسین
شما از طریق این روش میتونین درک کنین که این نکته باید چقدر مهم باشه. بنابراین بیایین در مورد خویشتن شناسی صحبت کنیم. زیگ زیگلار در کتاب پله پله تا اوج میگه: «بیشتر افراد خویشتن شناسی خیلی بدی دارن. چون به طور کلی نمیدون اصلاً خویشتن چیه!». در اینجا نویسنده در تلاشه تا توضیح بده که ما نیاز داریم تا تصویر مثبتی از خودمون شکل بدیم، باید به خودمون، اونجوری که میخواییم بشیم فکر کنیم و نه اونجوری که هستیم. ما مردم معمولاً تحت تأثیر جامعه قرار میگیریم، از این رو نویسنده سعی میکنه تا به ما توضیح بده که، درباره خودتون، اونجوری که خودتونو میبینین فکر کنین. برای شکل گیری خویشتن شناسی مثبت، سعی کنین داستان های مثبت زندگی و موفقیت های دیگران رو بخونین و سعی کنین با اون ها ارتباط برقرار کنین.
2- ارتباط مؤثر ایجاد کنین
مرحله دوم درباره چگونگی بهتر شدن روابطتون صحبت میکنه. تو اینجا زیگ زیگلار از رابطه سالمش با همسرش صحبت میکنه، اون از همسرش به خاطر زندگی خوبش ممنونه، تو اینجا زیگ بیان میکنه که زندگی زناشویی سالم چقدر مهمه و همچنین میگه زندگی شاد، کلید موفقیته. اون در مورد همسرش صحبت میکنه و معتقده که اون بزرگترین یار و یاور تو حرفه کاریش بوده و با تشویقش به اون او انگیزهداده تا درجهت رشد و زندگی بهتر به جلو پیشبره. همچنین میگه که اون به شیوه خودش یه تاجر زن فوق العاده ای بوده. تو اینجا نویسنده قصد داره که بگه، باید روی روابطتون کار کنین و اگه این رابطه سالم نباشه، روی انگیزه کلیتون تأثیر میزاره و در نهایت تو کسب و کار و موفقیت شما تأثیر میزاره.
3- اهدافتون رو تعیین کنین
قدم سومی که تو کتاب پله پله تا اوج اومده، اهداف هستش. اینجا نویسنده از ما میخواد تا بفهمیم هدف چقدر مهمه و حرکت تو یه مسیر مناسب، برای رسیدنبه جایگاه باارزش چقدر اهمیت داره، بدون اینکه فکر کنین که تو کدوم جهت میخواین حرکت کنین، سرانجام گیج بشین. اون همچنین به بعضی از اصول رسیدنبه هدف هم اشارهکرده. بعضی از اونا شامل موارد زیر هستن:
- اینکه حالا در کجا هستین رو درک کنین.
- لیستی مخصوص هدفتون تهیه کنین.
- اهداف کوچیک و بزرگی رو که فکر میکنین قابل دستیابیه، تعیین کنین.
- خود را به یه هدف بلند مدت بچسبانین.
4- نگرشتون رو تغییر بدین
بین نگرش و خویشتن شناسی دچار سردرگمی نشین. خویشتن شناسی به معنی چگونگی مشاهده خودتونه، اما نگرش در مورد نحوه نزدیک شدن به باقی جهانه. نکته اصلی این مرحله با مثالای زیادی توضیح دادهشده. تو اینجا زیگ ازتون میپرسه که به طور کلی شخص مثبت یا منفی هستین ؟ آیا شکست موقتیه یا انسان همیشه شما رو پایین میاره؟ تو اینجا نویسنده همچنین اشاره میکنه که بیشتر مشکلاتی که باهاش روبرو هستین، مقصرش خود شمایین. باید نگرشتون رو نسبت به موقعیتی که باهاش روبرو هستین، تغییر بدین و یاد بگیرین که چجوری باید نسبت به زندگی واکنش نشان بدین. همانطور که زیگ زیگلار از کتاب پله پله تا اوج میگه: «مشکل، خود مشکل نیس، بلکه نحوه نگرش درباره مشکله».
5- کار کردن چیز خیلی خوبیه!
تو اینجا نویسنده سعی داره توضیح بده که، افراد به طور رایگان چیزی دریافت نمیکنن. اگه انتظار دارین کسی بیاد و زندگی رویاییتونو به واقعیت تبدیل کنه، سخت تو اشتباهین. باید بیرون برین و راه هایی رو برای رسیدنبه هدفتون پیدا کنین. برای مثال، میتونین از کسایی که دورکاری انجام میدن بپرسین که چقدر زمان براشون دشواره و چه زمان دشواری رو صرف پیدا کردن مشتری میکنن و فرآیندی که باید برای دستیابی مشتری به همون صورت انجام بدن. برای دستیابی به موفقیت و کار تو این زمینه، لازمه که سخت کار کنین. همونجور که گفتهشده، منطقه راحتی مکان بسیار خوبیه، اما هیچ چی داخل اون رشد نمیکنه.
6- میل و اشتیاق داشته باشین
آخرین مرحله ای که نویسند در کتاب پله پله تا اوج توضیحداده، میل و آرزوست. باید اشتیاق زیادی به سمت اهدافتون برین، همچنین در جهت چیزی که میخوایین تو زندگیتون داشته باشین و باید هر کاری رو برای تحقق اون انجام بدین رو هدف قرار بدین. تمایلتون باید تو صدر باشه تا بتونین به اونچه که میخوایین، برسین. تو این کتاب، نویسنده توضیحات مختلفی رو در مورد داستانا و نمونه های جالب میگه. اون این کتاب رو هوشمندانه نوشته و به شدت پیشنهاد میشه که اون رو بخونین. این اثر میتونه برای زندگی موفق یا فوق العاده شاد و معنادارتون بسیار مفید باشه.
پرش و پاسخ
کتاب پله پله تا اوج در مورد چیه؟
این اثر در مورد هر چیزیه که افراد برای موفقیت و داشتن یه زندگی شاد نیاز دارن، هستش.
کتاب پله پله تا اوج رو کی نوشته؟
این اثر توسط نویسنده آمریکایی و سخنران انگیزشی، زیگ زیگلار به رشتهی تحریر درآمده.
تأثیر کتاب پله پله تا اوج تو زندگی چقدره؟
این کتاب با شرح شش اصل مهم و بنیادین، سعی بر اثر بخشی اونا بر زندگی فرد داره.
درباره کتاب پله پله تا اوج؛ قدم هایی برای رسیدنبه بالا
رسیدنبه بالا، به جرأت و شجاعت نیاز داره. ظاهراً کار کردن روی نگرش بسیار مهمه. افراد بدبخت و افسرده به ندرت تأثیری رو ایجاد میکنن. روی خودتون کار کنین و نوسانات روحیتون رو کنترل کنین. تعیین اهداف عالی باید براتون ضروری باشه. در اطراف کسایی باشین که واقعاً نگران تندرستیشون هستن. حضور اون ها به شما قدرت و انرژی میبخشه.
در کتاب پله پله تا اوج اومده: «برای اینکه یه فردی نحوه استفاده از شیوه های منحصر به فرد رو درک کنه، باید به قدم های رو به بالا، توجه بیشتری داشته باشه. در واقعیت، ما خالق سرنوشت خودمون هستیم. هر چیزی که برای سلامتتون مشکل ایجاد کنه، خودمون ساختیمش».
خوب یا بد همه ناشی از وضعیت عاطفی شماس. نگرش به شرایط بیرونی ثابت نشده. میتونین اون رو توسعه، اصلاح و تغییر بدین. داشتن مرز برنده بودن چیزی بیش از مقدماته. همچنین به یه طرز فکر نیاز دارین تا نسبت به دستاوردهای دیگران نگران نباشین و به زیبایی خودتون متمرکز بشین.
ظاهراً افسردگی شانستون رو برای به دستآوردن نتایج مطلوب کاهش میده. طغیان های عاطفی و درگیری های جسمی بزرگترین دشمن تو انتخاب شغل، زندگی مشترک و سایره. اگرچه غم و اندوه و افسردگی باهم یکسان نیستن، اما نوسانات خلقی به طرز خطرناکی تواناییتون رو تو برقراری ارتباط صحیح کاهش میده.
مقابله با افسردگی از دیدگاه زیگ زیگلار چجوریه؟
مقابله با افسردگی به وسیلهی سه روش انجام میشه که تو کتاب پله پله تا اوج اومده که به صورت خلاص در زیر بیانشده:
- خلق و خوی خودتون رو کنترل کنین.
- تکالیفتون روعاقلانه سازمان دهی کنین و مهمترین وظایف رو ترسیم کنین.
- به دیگران کمک کنین و سعی کنین که خودخواه نباشین.
آیا شما یه مبارز هستین؟ افراد تحت فشار تمایل به تسلیم در برابر بحران رو دارن یا وقتی اوضاع کمی از کنترلشون خارج میشه، به سرعت تسلیم میشن. اون روح مبارز رو تو خودتون پرورش بدین و از خودتون اشتیاق نشون بدین تا اون چیزی رو که میخواین بدست بیارین. چنین نگرشی معمولی نیس و باید آمادگی لازم رو برای قرارگرفتن تو وضعیت سخت، بدون در نظرگرفتن شرایط، اتخاذ کرد.
بدون لیست اهداف هیچی معنی نداره!
هر اون چیزی که گفتهشده، بدون داشتن لیستی از اهداف، هیچ معنایی نداره. تمام برنامه هاتون رو ثبت کنین و تعیین کنین که آیا طرحتون امکان پذیره و آیا به تنظیم نیاز داره یا خیر. به طور کلی، خیلی از افراد پس از انجام این مرحله، نمیتونن تلاش مضاعفی رو از خودشون نشون بدن، چون مشغول اوردن صدها بهانه هستن.
زیگ زیگلار در کتاب پله پله تا اوج میگه: «با بهره گیری از پتانسیل هاتون از هر موقعیتی استفاده کنین. از فرصت های جدید نترسین، عدم اطمینان رو تو آغوش بگیرین و بدون ترس حرکت کنین. اول و مهمتر از همه، باید پذیرای ایده های جدیدتر باشین و قبل از اینکه ذهنتون بتونه چنین دیدگاه هایی رو بپذیره، فرد باید مایل باشه رفتارش رو تغییر بده».
هیچ چیز به توانایی انتشار عشق، شفقت و درک نمیتونه نزدیک بشه. نمایش علائم و نشانه هایی از همدلی، به فرد انرژی و انگیزه ای برای ادامه و پیروی از رویاهاش رو میده. بعضی از افراد با این فکر که دانش، کلید اصلی موفقیته، گمراه میشن. در حقیقت، قدرت واقعی از عزم درست ناشی میشه.
3 درس مهم از کتاب پله پله تا اوج اثر زیگ زیگلار
در زیر سه درس مهم از این کتاب را در قالب جملات زیبا آوردهایم:
درس اول: نگاه به آینده
«اگه به اندازه کافی به افراد دیگه کمک کنین، میتونین همه چیز رو تو زندگی مورد نظرتون به دست بیارین».
«روشی که زندگی رو باهاش می بینین، تا حد زیادی مشخص میکنه که از چه چیزی خارج شدین».
«اون چیزی که با رسیدنبه اهدافتون بدست میارین نسبت به اون چیزی که با دستیابی به اهدافتون خواهید شد، از اهمیت کمتری برخورداره».
«تا دور دست هایی که میتونین ببینین، پیش برین و وقتی به اونجا رسیدین، باز هم توانایی دورتر دیدن را خواهین داشت».
در کتاب پله پله تا اوج اومده: «ما خصوصیات افرادی که با اونا در ارتباط هستیم رو، به طور مداوم کسب میکنیم».
«شکست به عنوان خطی که کمترین پایداری رو داره،تعریف میشه. درحالیکه موفقیت اغلب به معنای، چسبیدنآسون به کار و انجامکار و اعتقادداشتن هنگام انجام اونه».
«موفقیت وقتی اتفاق میفته که فرصت آمادهسازی بشه».
«وقتی عادت رو انتخاب میکنین، نتیجه نهایی اون عادت رو هم انتخاب میکنین. به دستآوردن عادت های خوب دشواره، اما زندگی کردن با اونا آسونه. عادت های بد به راحتی به دست میان، اما زندگی با اونا دشواره».
«پول، با فرض اینکه از طریق قانونی بدست بیاد، معیاری ساده برای اندازه گیری خدماتی که ارائه میدین. شما ملزم به کسب درآمد بیشتر از حد مورد نیاز خودتون هستین، چون با انجام این کار فرصت شغلی برای افرادی با استعداد کمتر ایجاد میشه».
«بله، تو تعیین اهداف، خطر وجود داره. اما وقتی اهداف رو تعیین نمیکنین، خطرش بی نهایت میشه. دلیلش هم بسیار سادس. همانطور که کشتی ها برای دریانوردی به دریا، هواپیماها برای پرواز به آسمان نیاز دارن، انسان هم تنها برای یه هدف ساختهشده و به همین دلیل اینجا هستین. هدف اینه، هر چیزی که از نظر انسانی امکان پذیره، ازتون دور کنیم تا بتونین کمک های خودتون رو به بشریت ارائه بدین. این اهداف این امکان رو میده، که کارهای بیشتری برای خود و دیگران انجام بدین».
درس دوم: تمایل به موفقیت
«هوس عنصری که آب نسبتاً داغ رو به بخار موفقیت تغییر میده. این ماده ایه به فردی با توانایی متوسط این امکان رو میده، تا با کسایی که از او بالاتر هستن، با موفقیت رقابت کنه».
«موفقیت تو زندگی با دست داشتن تو کار نیک، بدست نمیاد. بلکه موفقیت، با بکارگیری بهترین شکل از تواناییتون امکان پذیره».
«هوس فرد رو قادر میسازه، از تمام توانش برای انجام هر کاری بهره ببره و از حداکثر اون استفاده کنه. ما باید بهتر و بیشتر از اون استفاده کنیم، چون قدرت آرزوی ما از قدرت درآمد ما مهمتره»
«هوس ماده ایه، که بین یه مجری متوسط و یه قهرمان تفاوت ایجاد میکنه».
در کتاب پله پله تا اوج اومده: «انجام بهترین تلاش، خودش از مهمترین تلاش هاس».
«این یه وضعیت نیس، بلکه نحوه واکنش ما به اون و روشی که به کار میبریمه».
«اگر نمونه ای از موفقیت رو داشته باشین، لازم نیس قوانین رو تنظیم کنین».
«صرف نظر از درآمدتون، اولین وظیفه شما، پس انداز بخشی از هر دلاری که، برای خود و آیندتون به دست میارینه. هیجان پس انداز، با هر دلاری که به حسابتون اضافه میکنین، بالا میره. به زودی این عادت خوب، در شما ایجاد میشه و بخشی از وجودتون میشه. مثلا به گفتهی چینی ها، فرزندان شما فرزندانی خواهند داشت و سپس اون فرزندان، فرزندان دیگه ای دارن و به طور دائم این امر در شما نهادینه میشه».
درس سوم: هدفمند زندگی کردن
«اگه چیزی از درآمد فعلیتون رو ذخیره نکرده باشین، چیزی هم در درآمد آیندتون ذخیره نخواهین کرد».
«زندگی یه پژواکه؛ اونچه که ارسال میکنین، به شما بر میگرده. در اصل اونچه که میکارین، درو میکنین، اونچه که میدین، میگیرین، اونچه که در دیگران میبینین، تو شما ایجاد میشه».
«باید هدفی برای خودتون داشته باشین. چون رسیدنبه مقصدی که در اون نیستین، بسیار دشواره، مثل بازگشت از جایی که قبلاً در اون نبودین».
در کتاب پله پله تا اوج اومده: «ذهنتون براساس اون خوراکی که بهش میدین، عمل میکنه».
«دیگران میتونن شما رو به طور موقت متوقف کنن. شما تنها کسی هستین که میتونین این کار رو بطور دائم انجام بدین».
«اگه میخوایین به هدفتون برسین، قبل از رسیدنبه اون باید، میزان دستیابی به هدف رو تو ذهنتون تصور کنین».
«هیچ چیز تو زندگی مثل یه ضمانت مطلق نیس و فرصت هم ازین قاعده مستثنأ نیس».
«میتونین یه روز گاو رو تو میدون ذرت مورد نقد قرار بدین و این کار نه تولید شیر اونو افزایش میده ونه اونو از میدون ذرت خارج میکنه».
«شما نمیتونین ورق زندگی رو تغییر بدین، اما میتونین نحوه بازی کردن با اون رو تعیین کنین».
«لحظه هایی تو طول زندگی ما وجود دارن، که احساس میکنیم برابری کمتری نسبت به همدیگه داریم و این موجب میشه لحظات کوتاهی از شک و تردید تو ما ایجاد بشه».
«اعتقاد شدید به یه هدف، یکی از قدرتمندترین نیروهای زمینه».
از همین الان رژیم کتابخواری رو شروع کن.